Saturday, October 22, 2011

سفر به ایران پیش از اسلام در اسرائیل؛ «البته فارسی‌اش بسیار شیرین‌تر است»





                                         بخشی از الفبای عبری



در سال‌های اخیر در اسرائیل فقط از مقوله‌هایی مانند اسلام افراطی ریشه گرفته در حکومت ایران، تلاش جمهوری اسلامی ایران برای «دستیابی به بمب هسته‌ای»، و حمایت ایران از حزب‌الله و حماس و مسائلی در این حوزه صحبت شده است. اما اکنون انتشار کتابی درباره ریشه‌های باستانی ایران‌زمین فرصتی است تا کتاب‌خوانان در اسرائیل را با زبان‌های امپراتوری باشکوه ایران باستان آشنا کند.



«خوب، بد و جهان، سفری به ایران پیش از اسلام» نام کتابی است که ناشر آن اتفاقاً شرکت انتشاراتی «مودان» وابسته به وزارت دفاع اسرائیل است.



این کتاب تحقیقاتی خواننده اسرائیلی را به ایرانی می‌برد که فرهنگ و زبان‌های باستانی آن بر یهودیت و زبان عبری باستان اثراتی غیر قابل تردید نهاده است.



این کتاب که نتیجه پژوهش‌های یک بانوی دانشگاهی اسرائیلی است، به‌ویژه برخی از ارتباط‌های دیرینه میان زبان‌های باستانی ایران‌زمین با زبان عبری را مورد بررسی قرار داده است.



دکتر تامار گیندین، محقق و نویسنده کتاب، هر چند اسرائیلی است و از نظر ریشه‌های خانوادگی هیچ ارتباطی با ایران و ایرانی‌ها نداشته است، اما فارسی را نیز به شیرینی آموخته و به خوبی سخن می‌گوید.



خانم گیندین در کتاب خود، بسیاری از ارتباط‌های جالب میان زبان‌های پارسی باستان و حتی فارسی امروزی را با واژگان وارد شده به عبری توضیح داده است که ممکن است خواننده اسرائیلی، به‌ویژه زبان‌شناس‌ها، را غافلگیر کند.



واژگانی مانند «بستان»، «پردیس» و «بالاگان» سه نمونه کوچک و ساده هستند؛ «بستان» دقیقاً‌‌ همان بوستان فارسی است؛ «پردیس» از‌‌ همان پردیس یا فردوس فارسی به مفهوم بهشت برین آمده است و «بالاگان» که در عبری امروزه به معنی «شلوغ پلوغی» و «درهم برهمی» است از «بالاخانه» فارسی آمده است. بالاخانه جایی بود که اسباب و وسایلی را انبار می‌کردند و در آنجا همه چیز درهم برهم بود.



از جمله این واژگان، واژهٔ مهم فارسی مانند «داد» اثری عمیق و بسیار مهم بر زبان عبری و یهودیت داشته است. داد به مفهوم عدالت‌خواهی و دادگری در عبری نیز‌‌ همان «دات» است. «دات» در عبری نه تنها به مفهوم دین و مذهب است، بلکه به معنی «دادگری» و «دادخواهی» هم هست.



واژه «زمان» که‌‌ همان زمان فارسی است، یکی از معمول‌ترین و مهم‌ترین واژگان مشترک و مهم عبری و فارسی است.



واژه‌های بسیار دیگری مانند «گیزبار»، به معنای مسئول امور مالی در عبری، از «گنج» و «گنج‌بار» فارسی گرفته شده است؛ «امبار» عبری نیز‌‌ همان مفهوم دقیق «انبار» فارسی را دارد.



حتی واژه‌های زیادی برای اشاره به اسباب و وسایل روزمره در زندگی عادی مانند «شروول» در عبری از «شلوار» فارسی آمده است، هرچند که در عبری «شروول» را به مفهوم آستین کت یا پیراهن استفاده می‌کنند، ولی منظورشان‌‌ همان دو پاچه است.



حتی برخی از آسان‌ترین کلمات عبری که اشتباهاً به نظر می‌رسد که به تازگی از سوی جوانان اسرائیلی در اصطلاحات روزمره مورد استفاده قرار می‌گیرد، به گفته خانم گیندین، ریشه در فارسی دارد.



کلمه‌ای که جوانان اسرائیلی خیلی به کار می‌برند و آن را چپ و راست در خیابان‌ها از نسل جوان می‌شنوید Ashkarah است به مفهوم «عالی، خوب، به‌به»، از فارسی به مفهوم «آشکارا» برای بیان «خب معلوم است دیگر» و «بدیهی است» آمده است.



تامار گیندین در مورد اثرات زیاد زبان پارسی بر عبری باستان که تا به امروز نیز در عبری روزمره مردم عبری‌زبان کاربرد دارد، می‌گوید که ایرانیان باستان با یهودیان رفتار و مناسبات بسیار حسنه‌تری نسبت به مصریان باستان یا بابلی‌های باستان داشته‌اند.



این کوروش کبیر، پادشاه دادگستر ایران باستان در سلسله هخامنشی، بود که به یهودیان رانده شده از سرزمین باستانی اسرائیل که به ایران و سرزمین بابِل رفتند، امکان داد تا دگربار به سرزمین باستانی خود در اسرائیل بازگردند و نه تنها این، که کوروش کبیر کاروانی از نیروهای امین خود را با یهودیان همراه کرد و حتی گنج‌های به غارت رفته آن‌ها از «بیت‌المقدس یهود» را همراه با آن‌ها به اورشلیم بازگرداند تا یهودیان این گنج‌ها را دوباره در معبد بزرگ نوسازی شده یهودیان قرار دهند و بیت‌المقدس دوم یهود به همت و با یاری کوروش کبیر ساخته شد.



تامار گیندین می‌گوید که حتی این باور‌ها که اهریمن موجودی پلید است یا وجود فرشتگان و شیطان‌ها را «ما از ایرانیان باستان در ذهنیت خود آموخته‌ایم» و بالا‌تر از آنها، ایمان به این که روز قیامتی در کار خواهد بود یا حتی ایمان به «ماشیاح» (نجات‌بخشی که خواهد آمد تا جهان را از پلیدی‌ها برهاند) از باورهای دیرین ایرانیان باستان به ذهن و قلب یهودیان در نتیجه ارتباط‌های یهودیان و ایرانیان باستان رخنه کرده است.



یهودیان یکی از ملت‌های معدودی هستند که زبان باستانی و چند هزار ساله پدران خود را تا به امروز با اندک تغییراتی حفظ کرده و به آن سخن می‌گویند و لذا تأثیرات از زبان پارسی باستان در عبری، امروز نیز کاربرد دارد و مشهود است.



خانم گیندین در مصاحبه‌ای با رادیو اسرائیل در مورد این که آیا مایل است به ایران سفر کند، می‌گوید که «آری، حتماً». اما «نظر به وضعیت جاری میان اسرائیل و ایران، ممکن است که سفرم یکسره باشد، ولی وقتی باید به چنین سفری رفت که امکان سفر دوسره وجود داشته باشد».



خانم دکتر تامار گیندین در مصاحبه با رادیو اسرائیل و نیز با روزنامه اسرائیلی هاآرتص نیز گفته است که او خود را عاشق فرهنگ ایران می‌داند و امیدوار است که خواننده اسرائیلی پس از خواندن کتاب او هر بار که از این پس نام ایران را می‌شنود، مسائل مثبت و دلپذیر، پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک برایش تداعی شود، نه مسائل منفی که در این ۳۲ سال وجود حکومت اسلامی در ایران، درباره ایران در رسانه‌های اسرائیلی مطرح بوده است.



در پاسخ به این پرسش که کدام ذهنیت مرتبط با ایران در افکار عمومی اسرائیلی او را آزار می‌دهد و می‌خواهد آن را تغییر دهد، تامار گیندین می‌گوید «مرتب برای اسرائیلی‌ها در سخنرانی‌های زیادم توضیح می‌دهم که ایران بخشی از جهان عرب نیست؛ حتی اگر ایران را به زور به جهان اسلامی وصل کنیم، اما هنوز نباید آنها را عرب و مانند سایر اسلامیون بدانیم. ایرانی‌ها آریایی هستند و مفهوم «ایران» نیز «سرزمین آریایی» است و آریایی‌های حقیقی نه آلمانی‌ها، بلکه ایرانی‌ها و هندی‌ها هستند و آلمانی‌ها این صفت را به زور به خود چسباندند.»



خانم گیندین می‌گوید مرتب برای اسرائیلی‌ها می‌گویم که مردم ایران هرچند اکثراً دین اسلام را دارند، اما بخش وسیعی از این مردم کسانی هستند که در زندگی خود، شیوه‌های غیرمذهبی دارند و افرادی سکولار هستند و بسیاری از آنها همواره می‌گویند که «اعراب ایران‌زمین را ویران کردند»، که منظورشان حمله اعراب در قرن هفتم میلادی به ایران‌زمین است و ایرانی‌های زرتشتی را به زور شمشیر ناچار به پذیرش اسلام کردند.



خانم گیندین می‌گوید بسیاری از ایرانی‌ها از این که حکومت حاکم بر کشورشان به دخالت گسترده در امور خاورمیانه و حوزه اسرائیل و فلسطینی‌ها اقدام می‌کند، ناخشنود هستند و می‌گویند که نباید بیت‌المال ایران صرف حماس و حزب‌الله شود و از همین ناخشنودی عمیق است که شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» یکی از برجسته‌ترین شعارهای اعتراضی دو سال اخیر ایرانی‌ها بود.



خانم گیندین هنگام ترجمه این شعار به زبان عبری به اسرائیلی‌ها گوشزد می‌کند که «البته که به زبان فارسی‌اش بسیار شیرین‌تر است».

No comments: