Wednesday, May 23, 2007

امریکا چرا بجای تضعیف رژیم ملائی ، طرح تضعیف ایران را در برنامه های کاری خود دارد؟

امریکا چرا بجای تضعیف رژیم ملائی ، طرح تضعیف ایران را در برنامه های کاری خود دارد ؟
خرداد ماه رسید وباز زمزمه های شوم وناپاک از حلقوم عده ای بیگانه پرست و وطن فروش برای تجزیه ایران عزیز
برخاسته و اینجا و آنجا این معلوم الحال ها دنبال هویت گمشدشان !! می گردند !! و چه جالب درس هایی از یافتن هویت از این عده را فرا گرفتیم ، شعارهای تجزیه طلبانه وبیگانه پرستانه این وطن فروشان ، شاید بی دلیل نبوده .
و در این میان محرک ومسببین اصلی برای این انگیزش و عواملی موثر که باعث شده تا دربدر بدنبال هویت گمشده شان بگردند!! ، قابل تامل می باشد .آیا رواست ملتی که تمام هزینه های خود را صرف مبارزه با ملا ها ودیکتاتوری مذهبی و دینی وی مینماید ، چنین ناجوانمردانه از پشت توسط خائنین گرگ صفت !! دریده شود ؟
آیا گسترش این تنش ، منافع رژیم ملائی را تامین نخواهد کرد؟
و از اینکه نیروهای مخالف رژیم در قالب یکپارچه و با یک هدف مشترک که همانا نابودی رژیم ملائی وآزادی ایران و
ایرانی است ، وقت و هزینه چنین مبارزه ورجاوندی را، صرف مبارزه با بیگانه پرستان کند ؟
چرا ما باید آنقدر غافل باشیم که شبه انسانی وملائی بدون عمامه!!! چون احمدی نژاد برای قوام ودوام عمر ننگین رژیم دست به بذل و بخشش وحراج ایران عزیز گذاشته وبرای دادن حق السکوت به تازیان !! طرحی برای اداره مشترک امور سه جزیره همیشه ایرانی پیشنهاد میکند ؟
چرا ما آنقدر با یستی از درد ایران و ایرانی غافل باشیم که بجای نجات میلیونها جوان و هموطن خود که در دام طرحهای شیطانی اسلامی ملایان چنین گرفتار وآلوده گرداب مهلک مواد مخد ر شده اند ، از هویت طلبی و ازحزبو من و سازمان من ها و ... حرف بزنیم .اگر مشاورین کاخ سفید و یا اسرائیل در صدد ساختن وبرپا کردن القاعده دیگری در منطقه هستند نشان دهنده
بیگانه بودن وناآشنای با خلق و خوی وفرهنگ این ملت است ،ارائه طرحهایی که در نهایت بقای عمر رژیم را بیمه میکند تا از بین بردن رژیم ، و طرح تضعیف ایران نیز در این راستا میباشد ، طرحی که مورد بررسی کارشنا سان و مشاورین عالی امریکا و اسرائیل قرارگرفته( در عین حال که نفرت و انزجار ابدی ایرانیان را بدنبال خواهد داشت) ودر عین حال به باروری و تقویت بیش از بیش رژیم ملائی
خواهد انجامید ؟
تامین هزینه های رسا نه های گروهی تجزیه طلب ، و یا ایجاد سروصداهای آنارشیستی وتروریستی که سبب فاصله افتادن بیشتر مردم با مخالفین رژیم می گردد ، از عمده ترین گزینه های اشتباه سیاست گذاران( محدودیت وسرکوب رژیم ) امریکا بوده ، چرا که بجای تضعیف ملاها و خود رژیم ، و بجای ایجاد تزلزل در سنگر به اصطلاح مستحکم رژیم ( اسلام ) طرح تضعیف ایران را در برنامه کاری خود دارند ؟
و هنوز به این درک وفهم نرسید ند تا بین مردم ایران و رژیم فرق قائل شوند ؟
و ترس تلقینی و غیر واقعی از رژیم که توسط عاملان ملاها با برنامه های خاص ایجاد شده!! بوسیله کسانیکه صاحب اموال و دارائی های کلانی بعد از غائله ( انقلاب ) 1357 به صورت نامشروع وبا ارتباط داشتن با رژیم
کسب کرده اند ،( یا بواسطه همکاری با ملاها و یا آلوده بودن دست برخی از این بزرگ سرمایه داران تازه به دوران رسیده به خونهزاران جوان بیگناه ایرانی که توسط رژیم اعدام شده اند) ،بیکباره صاحب چنان مال و منالی شده اند،البته رژیم وبقای عمر آن را بنوعی حافظ این اموال نامشروع خود می دانند ، لذا با پیشنهاد های رشوه چند میلیون دلاری به برخی سناتورهای امریکا ، برخی از اعضای پارلمان اتحادیه اروپا ، برخی از روزنامه ها و تلویزیون ها ی خصوصی ترکیه ، یا صاحب مدیران شرکت های چند ملیتی و..... لابد اینان از خود رژیم بیشتر هوای رژیم را داشته و به حفظ
بقای رژیم می اند یشد !!!!
نقش سیاه خیانت حزب توده به ایران در منظر تاریخ :
توطئه های که از چند سال پیش در شرف انجام بوده در اشکال مختلف مانند ارئه مدارک دکترا در باکو و یا در ترکیه آن هم به کفاشانی که داری مدرک سیکل هم نبودند وتنها مشخصه آنها عضویت در حزب توده بوده است و یا تخفیف هزینه های دانشگاهی به جوانان آذربایجانی به طوری که از یک چهارم هزینه های دریافتی از خود دانشجویان بومی ترکیه هم کمتر می باشد ،یا برگزاری کنگره های !! به اصطلاح ترک زبان ایران در کشور ترکیه و
نیز در باکو و یا تامین هزینه های پخش تلویزیون تجزیه طلب ( البته به گفته مجری این تلویزیون هزینه این تلویزیون تجزیه طلب را بابای محترمش پرداخت میکند!!)حکایت از برنامه های دور و دراز این حزب خائن به ایران را دارد .آنهایی که خود را ناآگاهانه در قالب دیگران می بینند بی آنکه به هویت خود آگاه باشند ، چرا که زرق وبرق وظواهر فریبنده برخی کشورهای تاره به دوران رسیده از یکسو وعدم شناخت کافی از پشت پرده برخی سناریو ها !! و آن زرق و برق های تو خالی و مدهوش کننده ، واز سوی دیگر به برکت وجود نحس و شر و شوم رژیم ملائی که 28 سال مردم ایران را در منگنه افکارتحجری و بربریت اسلام محمدی قرار داده ، و در برنامه های تلویزیونی رژیم جز مراسم عزاداری و مرثیه وسخنرانی فلان ملا چیز دیگری نبوده، زمینه را برای جایگزین کردن گزینه مناسب ،
ضروری میکرد و با پیشرفت تکنولوژی وفراهم آمدن استفاده وبهره مندی از امکانات پخش و دریافت برنامه هایماهواره ای خودبخود جوانان ومردم مناطق آذربایجان نیز مانند تمام مردم ایران گرایش به استفاده از برنامه های
تلویزیونهای بیگانه میکرد و در این میان مردم اذربایجان بیشتر مجذوب برنامه تلویزیونی ترک زبان شدند ، که ازعوا مل مهم و تاثیر گذار در فتح تمامی سنگرهای استوار و مستحکم تاریخ وتمدن با قدمت بیش از 5000 ساله
آذربایجان را گردیده است.اینچنین جوان ومردم صاف و ساده و متا سفانه احساساتی آذربایجان بطور نا آگاهانه یا به عمد دام راحت و سهل برای حزب توده بوده و بدین منظور با تهیج احساسات ناسیونالیستی کار را به جایی می رسانند که تعدادی هویت
اصلی خود یعنی آذربایجانی را انکار کرده و دربه در بدنبال هویت بیگانه و در جستجوی تاریخ مجعول برای خود می باشد .
حزب توده این بار در راستای نوکر صفتی و خیانت به وطن ارباب جدیدی را بر خود یافته ودر غیاب عمو شوروی مرحوم و پرچم سرخ داس و چکش نشان آنها ، نوکری پرچم سرخ دیگری را در سر می پروراند !!!
حزب توده که از عاملین اصلی موفقیت ملاها وجنایت بر مردم ایران ودر نهایت جنایت به مردم دنیا بوده اند و از عاملین اصلی تحقق غائله ( انقلاب ) 1357بودند، همواره بر این باور بودند که ملاها بی سواد وبی تجربه در حکومت داری هستند وتوانایی اداره چنین مملکتی را نخواهند داشت ویا دست آخر مجبور میشوند گردن به قوانین حقوقی وخواست ملت داده وبراساس آراء مردم انتخابات صورت میگیرد وبدین صورت نحوه و نوع حکومت تعین
خواهد شد ( ارائه پیشنهاد جمهوری اسلامی از طرف حزب توده در این راستا بوده)، که در آخر نیز مطامع نظر شوروی ها وحزب توده را برآورده خواهد ساخت وبدین منظور جهت استحکام بخشیدن به ثبات ملاها در آن دوران
پرطلاطم تلاش می نمودند ، در جای رهبر حزب توده (کیا نوری) خود را از اقوام و فامیل درجه یک خمینی ملعون میخواند ،در جای دیگر مانند همه کمونیستها که به بیماری استالینستی گرفتارهستند !!
مدام خبراز احتمال کود تا توسط نظامیان ارتش ونیروی هوایی را میدهد، در جای دیگرتمام جاسوسان زبده ونفوذی شوروی که درلباس
حزب توده در ارتش شاهنشاهی بودند!! به افشاء محل های اختفاء امرای ارتش مینمایند و آنها را به جوخه هایاعدام می سپارند ، در جای دیگر با تحریک مردم علیه انسانهای با شرف وبا آبرو و با اصل و نسب هر شهر با نامسرمایه دار خونخوار!! (ملتی که اسیر شور!! شده بود) بی رحمانه به قتل وغارت مردم بی گناه ،که گناه جزء داشتن سرمایه ویا مدیریت کارخانجات بزرگ (مدیر بیگناه تراکتور سازی ایران که توسط افراد بهروز حقی در محل
کارخانه تراکتور سازی اعدام کردند) و ... می کردندند.
ویا با علامت زدن بر درو دیوار خانه یک پلیس یا ارتشی ساده با این عنوان که این خانه ساواکی است ، مردم هم بی سوال و جواب مبادرت به غارت وحتی قتل اهالی خانه میکردند ،غافل از آنکه طرف غیر از یک ارتشی یا پلیس ساده ای بیش نبوده ،واگر هم بر فرض محال گناهی مرتکب شده بود !!! تقصیر زن و بچه و پیرزن و پیر مرد
چه بود؟!!! که ازروش های مرسوم حزب توده در آن زمانهای بحرانی برای کسب تصنعی پایگاه مردمی وجمع کردن هوا دار بوده ، ولی هیچگاه بدان نائل نشدند!! شاخه هایی که از حزب توده جدا شده اند خود حکایتگر
جاسوسی ، بیگانه پرستی ونوکر صفتی وخیانت به ملت ووطن این حزب را بخوبی نشان میدهد ،
( درسال 1359 قتل عام حزب خلق مسلمان وبازداشت و محاکمه آقای شریعتمداری با تحریک حزب توده ونقشه های شوروی بود ه ، چرا که آقای شریعتمداریدر میان مردم ایران بخصوص در آذربایجان طرفداران بیشتری داشت که ترس غلبه طرفداران شریعتمداری و رسیدن آنها به حکومت یعنی باز گرداندن حکومت به صاحب اصلی آن یعنی شاه فقید ، و این در واقع فاتحه تمام احزاب کمونیستی و در راس آنها توده خوانده میشد ،و از سوی
دیگر در صورت تحقق و پیرو زی اهداف آقای شریعتمداری ، یعنی نقش بر آب شدن تمام نقشه های شوروی وحزب توده مبنی بر تسلط وکنترل و تلاش برای رسیدن به حکومت ایران ، بنابر این خیلی چیز ها که ملایان نمی دانستند از حزب توده یاد میگرفتند )،از اقدامات دیگر این حزب جهت تثبیت قدرت ملایان ،همکاری گسترده در همه زمینه بخصوص در بخش اقتصاد وارائه طرحهای اقتصادی به سبک اداره کشورهای سوسیالیستی یا همان شیوه مرسوم کوپن ارزاق ومایحتاج عمومی ودر نتیجه کنترل مردم توسط ملایان از خیانت های دیگر حزب توده به ایران و
ملت ایران بوده ،.... و به قول ما آذربایجانی ها توده ای ها به هوای بوی کباب وریاست وحکومت برایران آمده بودند،که ناگهان دیدند کیانوری ها واحسان طبری ها را داغ می کنند !!!!
خیانت های این حزب در این روزها چهره وجلوه تازه ای یافته واینک درقالب هویت طلب با استفاده از مساعد بودن زمینه برای مطرح کردن چنین خواست های که بازار را مناسب می دیدند ، با توجه به جوان بودن ملت ایر ان وهدیه
که رژیم منحوس ملای به ملت ایران داده ،که چیزی جزنرخ بالای بیکاری، افزایش بی سابقه اعتیاد و پایین آمدن سن متوسط اعتیاد ،..نبوده واز سوی دیگر با بایکوت صدورفرش ایران به بازارهای جهانی که عمده ترین منبع
درآمد مالی خانوارهای آذربایجانی بوده زمینه لازم برای تحریک و فریب مردم ، و داشتن پیشینه و زمینه تاریخی و تاثیرگذاری عوامل مذهب و ادیان دیگر بر سرنوشت آذربایجان ، را با چاشنی عوامل خارجی ( که درپایین بررسی خواهیم کرد) ودرنهایت هدف و خواست قبلی خود رژیم برای بقاو دوام عمر ننگین شان از این سناریو
دنبال می کند ،و عامل دیگر همر اهی حزب توده دریاری رساندن به رژیم ملای در رسیدن به اهداف شوم شان
، بیکباره سناریوی تجزیه و تفرقه انداختن بین مردم ایران با نام هویت گرای ترک!! مطرح گردید .
بدین ترتیب ملت ایران که در تلاش برای نابودی دشمن اصلی خود همانا ملاها می بودند ، توسط نقشه رژِیم ملای و با خیانت کاری حزب توده سعی دارند ناکام بگذارند ، وتمام هزینه های مبارزه با اهریمن خلف تازکیان رابی ثمربگذارند. اختلاف اقوام ساکن ایران با هم دیگر بیشتر خوشحال کننده ملاها ودشمن مردم ایران است تا خوداقوام چرا که هر قدر ملت از هم دیگر دور ومتفرق باشند و از درد هم دیگر غافل و به یاری همدیگر نشتابند و در زمان فریاد یاری خواستن همدیگر بی تفاوت باشند بهترین نتیجه که در این میان عاید کسی میشود !!همانا رژیم می باشد.
درسال قبل (1385) با مقدمه چینی وفرصت خوانی توسط رژیم ناگهان جنجال کاریکاتور !! در روزنامه ایران که اتفاقا سردبیر آذری مسئولیت این روزنامه رژیمی را برعهده دارد پیش کشید ،مردم ایران که منتظر تیر ماه بودند ، تا فرصت مناسب جهت نشان دادن اعتراض خود به رژیمرا نشان بدهند ، منتظر بودند تا بلکه دراین سال بتوانند
نسل ملایان را از ایران برکنند ، ولی جامعه شناسان رژیم نسخه دیگری برای بقاء رژیم برای جامعه تجویز کردند ، اختلاف بین اقوام ساکن ایرانی ، ترفندی بود که نتیجه دلخواه رژیم را داد ، و کارگردان اصلی این ماجرا وخوشخدمتی به رژیم ، جزء همین کهنه کمونیست های حزب توده کسی نبود. اگر به چگونگی جذب هواداران که نادانسته وناآگاهانه فریب امیال و افکار کسانی را خورده اند که بیشتر جهت حفظ منافع رژیم در تلاش هستند تا به حفظ و تامین منافع آذربایجان وملت آذری !! به عمق فاجعه پی خواهیم برد شناسای و جذب افرادی که بیکار ، بیسواد و یا کم سواد ... میباشند ودادن پولهای تحت نام هدیه به این افراد برای
جذب آنها در جلسات هفتگی تجزیه طلبها (که برنامه آنها عبارت از خواندن به اصطلاح خودشان انواع کتاب ها ی ترک و دده قورقود و یا سخنرانی خائنین بازنشسته توده ....) در یکی از محلات حاشیه ای تبریز !!و یا دادن وعده استخدام در ترکیه و یا دادن وعده پذیرش و قبولی در دانشگاههای ترکیه و باکو... از شیوه های جذب هوادارانتجزیه طلبها در این روزها میباشد .جذب هواداران که عمدتا بی کار و بی سواد ویا آلوده به اعتیاد مواد مخدر میباشند و یا از مهاجرین روستاها به شهرها و یا ساکنین حواشی و فقیر نشین شهر ها و... و با ایجاد وطرح وانگیزش دروغین و تصنعی در پی هویت ویا یافتن هویت گمشد ه شان ونوشتن تاریخ خود می باشند !! غافل ازآنکه هیچگاه تاریخ خود را نشناخته و کوچکترین همتی برای شناختن تاریخ خود که در نهایت به شناخت خود شخص می انجامد نکردند .
نگاهی تاریخی به عملکرد حزب توده و دولت ملی !! در غائله آذربایجان:
سالهای جنگ جهانی دوم شور و التهاب خاصی در بین ملت های استعمار زده بخصوص آسیب دیدگان از آفت استعمار انگلیس ،ایجاد کرده بود .
بعد از اشغال ایران توسط متفقین در سال 1320 و آزادی سید جعفر پیشه وری از زندان ، در سال 1323 وی از طرف حزب توده کاندیدای مجلس شورای ملی در دوره چهاردهم شده و بعنوان نماینده مردم تبریز!! راهی مجلس میشود، نمایندگان مجلس شورای ملی آنزمان که بیشتر شان وابسته و نوکر حلقه به گوش انگلیس بودند ، پس از رسیدگی به اعتبار نامه پیشه وری و در حقیقت رعایت اعتدال بین تعداد نمایندگان نوکر انگلیس و شوروی !! در
مجلس، در نهایت با 50 رای مخالف اعتبار نامه وی رد میشود .واین خود بزرگترین واصلی ترین انگیزه وی برای گرفتن انتقام از آن نمایندگان!! ولی در واقع ایران بود و وی سرانجام در اولین کنگره فرقه دمکرات آذربایجان !!به صدر فرقه دمکرات منصوب گردید، و توانست با آن انگیزه بالای انتقام که خود روسها هم در شعله ور کردن آن تلاش کرده بودند!! سرانجام در 21 آذر 1324 غائله آذربایجان را بوجود آورد ، سپس وی از طرف مجلس به اصطلاح ملی آذربایجان !!به نخست وزیری حکومت یک ساله اش
منصوب گردید . !!چگونگی جذب هوادار های حکومت ملی پیشه وری ، عمدتا از دهقانان بی زمین و مقدورین ظلم های خوانین که متاسفانه همه این ظلم ها را از چشم دولت نوپا و جو ان شاه فقید میدیدند بی آنکه تاملی وتفکری در تاریخ و چگونگی مطرح شدن خان ها که همه میراث قاجار ها بوده است ، داشته باشند.بنابر این به تعبیر کمونیست های توده ای ظهور حکومت ملی را چنین توجیه میکرد : توده !! در مرحله حساس گذر
از فئودالی میباشد .
دهقان های بی زمین و بیسواد که به لطف تعالیم اسلام!! و ملا ها !!در جهالت مطلق گام بر می داشتند ، اینک در دام دیگری گرفتار شده بودند وبه سودای دریافت زمین و به امید صاحب زمین کشاورزی شدن !! حکومت ملی را یاری می کردنند و البته افرادی چون محمد علی مصدق ها که خود زمانی سر دسته اوباش و باج گیرهای شهر ها و روستا های آذربایجان بودند ، به محض دیدن موقعیت مناسب که تمام خواست های آنها را برآورده می کرد ، با
حکومت ملی همسو شدند( مانند کمیته ای ها در اوائل انقلاب) و عقل و تفکر مبنی بر عاقبت و انجام کار ، دراین میان راهی نداشت .و البته سرنوشت چنین طرفدارانی بی بنیه دفاعی عقلی ، مانند عاقبت حکومت 350 روزه که بیشتر طول نکشید ، فرجام تلخی داشت عمده ترین ویژگی حکومت ملی در این بود که اکثر طرفداران آنها از دهات و روستا ها بودند و در اغلب شهر های بزرگ مانند تبریز چندان مورد مقبولیت عامه نبود و طرفدار آنچنانی نداشت بطوری که حتی بعد از برپا ی حکومت ملی و دادن ا نواع و اقسام سان و رژه ها و سخنرانی ها ، باز در مردم تبریز کارائی چندانی
نداشت و اکثر فدائیان فرقه از اطراف تبریز بودند، و هرگز نتوانستند بین مردم شهر ها بزرگ از اعتبار مردمی قابل
توجه برخوردار شوند ، و با اولین اخطار ارتش شاهنشاهی مردم تبریز ، میانه و...در قیام خود جوش تمامیافرادی که فدائی و یا بنوعی حامی فرقه بودند و از هر ظلم و جنایتی تحت نام فرقه به مردم ابا ی نکردهبودند ،توسط مردم به قتل رسیدند و اینچنین مردم بیرحمانه با این اشرار و فریب خوردگان تسویه حساب نمودند .
و عاقبت خائن!!!
سید جعفر پیشه وری که برای مبارزه با نمایندگان نوکر انگلیس ، با توجه به بی غل و غش بودن وی (در عین حال که خائن به وطن بود ) در دام حزب توده وگروه معروف 53 نفرنوکر شوروی وبرنامه های ننگین آنها برای تجزیه ایران افتاده وعاقبت پاداشی که خود ارباب (عمو شوروی) به نو کر ان خائن به میهن داد عبرت آموز میباشد ، پس از توافق میان شوروی ونخست وزیر قوام ، به یکباره منافع شوروی دربهره برداری از نفت شمال بر منافع شوروی در هیبت حامی زجردیدگان چربید و چه سان ادوات نظامی شوروی که در تحویل حکومت ملی بود ، در کمتر از 24 ساعت از ایران خارج گردید؟ و حکومت ملی فقط در روی کاغذها ماند ،
وچه سان پیشه وری را با یک تصادف ساختگی کشتند؟
وغلام یحیی ها و محمدعلی مصدق ها چه فرجامی داشتند ؟
بی ریای شاعر را با 27 سال زندان چگونه پاداش دادند؟

نقش تازه حزب توده در خیانت به ایران و ایرانی!!! :
واینک همان حزب همیشه خائن به ایران وایرانی حزب توده !! در لباس و کسوت نوکری ارباب دیگری ودرفکرخیانتی دیگر بر ایران افکار شوم وشیطانی جهت نابودی وتجزیه ایران را مهیا ساخته ،حزبی که درهر خیانتی به ایران وخوش خدمتی به بیگانگان درردیف اول قرار داشت ،حزبی که هیچگاه نتوانسته درایران ودربین مردم جایگاه وپایگاه مردمی و ملی داشته باشد ، چرا که بنا به ماهیت واساسنامه اصلی حزب که در شوروی تدوین شده بود، ماهیت جزء جاسوسی و خیانت به ملت ووطن فروشی ونوکری وبله قربان گویی به ارباب بزرگ
عمو شوروی، هیچ ویژگی خاص دیگری نداشت .حزب توده براساس تلقینی روانی که در مندرجات اساسنامه آنها میباشد کشور رویایی و کشور آرزوها خود را در هیبت وقالب شوروی می بینند ، بنابر این در خیانت به وطن اصلی خود بی هیچ درنگی وتفکری عمل می نمایند .در راستای طرحها وبرنامه های شوروی در کنترل هم پیمانان امریکا ، حکومت شاه فقید میدان تاخت و تازوجولان دادن جاسوسان توده و تلاش آنها در رسوخ به رتبه های عالی ارتش ، دربار، دانشگاهها ، آموزش وپرورش ، کارخانجات ، سندیکا ههای کارگری و... بوده .
حزب توده در همه زمینه جهت تشنج کردن اوضاع و ناکارآمد وبدجلوه دادن چهره نظام شاهنشاهی آنی از تلاش
باز نمی ماند ( در توطئه و اعتصاب کارگر ان ذوب آهن اصفهان ، جاسوسی به نفع شوروی در هنگام احداث راه
آهن برقی تبریز و در نهایت اعتصاب سرتاسری پالایشگاه های نفت و در نهایت سقوط نظام پادشاهی ) .
(از جمله اینها خاطرات دوستم ازدانشگاه تبریز در سال 2535( 1355) ،استاد فیزیک !! در سر کلاس راجع به مضرات خیار واینکه خیار فاقد ارزش غذایی می باشد صحبت میکند ،دانشجویان موقع نهار بعد از گرفتن غذا دست برقضا خیار بعنوان دسر هم به دانشجویان سرو شده بود ،ناگهان به خاطر دادن دسر خیار به همراه غذا واینکه خیار فاقد ارزش غذایی است تمام بشقاب ها و ظرفها سرویس غذاها را به طرف کارکنان سرویس غذا پرتاب کرده ویکباره به اعتراض گسترده دانشجویی تبدیل شد).
عامل مذهب و ا دیان :
بعد از کشته شدن رهبر مذهب با بیت ( محمد باب ) در تبریز ، پیروان این مذهب نوپا وبدنبال آن پیروان مذهببهائیت در دشمنی با مردم آذربایجان کمر همت بسته و تحقیر و ترک خواندن مردم آذربایجان سعی و تلاشی کوری بود ، تا بدینوسیله عناد ودشمنی خود را با مردم آذربایجان نشان بدهند.از جمله عوامل تاثیرگذار دیگر قتل و عام ونسل کشی ارامنه در 24 آوریل 1915 در ترکیه و بدنبال آن قتل و عامجسته و گریخته در مناطق وشهرهای مرزی ایر ان از جمله روستاهای اطراف رضائیه ویا جلفا که صرفا بخاطر تصاحب زمین های مرزوعی ومرغوب ارامنه توسط مسلمانان گردید، در این میان مسلمانان با توسل به چاشنی دین بر حق خود اسلام !! تمام مردم ارامنه این مناطق را یا قتل عام کردند و یا باعث شدن اجبارا با ترک زمین ها و
دارائیها یشان و یا مهاجرت اجباری به شهرهای بزرگ و امن از جمله تبریز و یا کوچ به نواحی مرکزی ایرانگر دیدند ، بتدریج ارامنه نیز مردم آذربایجان را به غلط و با اصرار ترک خوانند که هدفی جزء تحقیر و توهین نداشتند،وبدین ترتیب با یکی خواندن آذربایجانی و ترکی را که خود از عوامل موثر وپایه گذار اختلافات بین اقوام ساکن ایران در نهایت گردید .
مردم ا یران هنوز هم به تصور غلط وغیر مصطلح مردم آذربایجان را ترک خطاب میکنند که خود عامل مهم و موثر درنفوذ بیگانگان برمردم و نام آذربایجان شده است ، از عوامل موثر دیگر که آذربایجانی را ترک می خوانند ، همجواری برخی از شهرها ی ترکیه فعلی و ایران قدیم ، که محل های اصلی قتل عام ارامنه بوده ، واز دیر باز فرهنگ ایرانی وآذربایجانی را با خود به ،همراه داشته اند باعث تقویت این تصورغلط واشتباه نیز شده است.
عوامل خارجی تاثیرگذار در قضیه بحران قومیت ها در ایران :
عوامل موثر خارجی وسیاست جهانی :
چرا امریکا واسراییل بجای مبارزه رودررو با رژیم وبجای تضعیف خود رژیم ملایی طرح تضعیف ایران را در برنامههای کاری خود دارند ؟
مطرح کردن مسله قومیت ها وتجزبه طلب ها توسط برخی کشورهای همسایه ایران که منافع خود را از میان جستجو می کنند ، از عوامل مهم و اصلی تاثیرگذار در تحریک احساسات مردم ودر نهایت رسیدن به آماج و اهداف
برخی کشورهای همسایه می باشد ، بنابر این تقویت قضیه تجزیه طلبی یک برنامه بزرگ و حساب شده میباشد .بعد از غائله ( انقلاب ) 1357 ، به تصور غلط اکثر مشاور ان سیاسی آنزمان که منتظر بودند در برابر غول سرخ شوروی ( که همانند گذشتگان خویش پطر کبیر!! هدفی جزء رسیدن و راه یابی به آبهای آزاد جهانی نداشتند !!! ) برای جلوگیری از این زیاده خواهی وتوسعه طلبی شوروی ، آمریکا را بر آن داشت تا به علم کردن مذهب و دین و تحریک اخساسات مردم مبنی بر اینکه شوروی ،در صد ونابودی اسلام و دین شما است و در پشت مرزهای اسلام چنبره زده !! و بخصوص بعداز اشغال افغانستان توسط شوروی ،طراحان سیاست های خارجی و استراتژیک کاخ سفید را بر آن داشت که با تقویت مذهب و دین در مقابل شوروی با کمترین هزینه مالی وانسانی، د ژ مستحکمی
از تعصب خشک دینی بنام اسلام !! در برابر شوروی ساخته و با درگیر کردن روسها در یک جنگ فرسایشی و سایه وار آنها را بکلی زمین گیر کرده و توانست شوروی ها را از افکار بلند پروازانه منصرف کند .بدین ترتیب نهاد اولیه گروههای تروریستی جهادی و مجاهد ین و دست آخر هم گروه وراء تروریست اسلامی
القاعده شکل گرفت .از سوی دیگر افکار مسموم و خطرناک و جنایات اندیش ملایان در خصوص مسله دولت اسرائیل و اقدامات مستقیم تروریستی رژیم ملائی در بین سالهای 1980 تا 1990 علیه منافع آمریکا و اسرائیل در جهان انجام دادند ، دولتین آمریکا و اسرائیل را بر آن داشت تا برای کنترل وبه زیر نظرداشتن رژیم ملائی با ایجاد و احداث پایگاه های نظامی درکشورهای همسایه ایران ( که در این میان بهترین گزینه کشور ترکیه بوده ) به این منظور نایل آیند .
چرا که اولا با حضور آمریکا واسرائیل در این کشور به اصطلاح مسلمان ترکیه از صدور انقلاب اسلامی رژیم یا به عبارت بهتر گرفتار شدن در دام تروریست های مسلمان ملائی جلوگیری کرده و ( همچنین با شناسای و توجه به
استعدادها و همچنین منابع محدود مالی ترکیه چنین احتمالی را می دادند) و ازد ست دادن ترکیه زیان جبران ناپذیری برای جهان و بخصوص آمریکا و اسرائیل می باشد و از سوی دیگر موفقیت رژیم در صدور افکار تروریستی خود به ترکیه برای اروپا یک تهدید بزرگ و جدی می باشد چرا که در صورت موفقیت آرمانهای تروریستی رژیم
ملائی یعنی هم مرز شدن اروپا و در واقع محاصره اروپا توسط مسلمانان ترورست!! می باشد .و از طرفی دیگر در صورت موفقیت ملا ها مرزهای شمال اسرائیل مورد تهدید جدی تروریست ها قرار میگرفت بنابراین با شناخت و بررسی روان شناسانه روحیه مردمی ترکیه به یکباره آمریکا و اسرائیل سرمایه گذاری های نجومی در این کشور انجام دادند ، ( اما بررسی موضوع فوق چه ارتباطی با مسله روز ، داشته بخوبی در ضمن
بیان موضوع مطرح خواهد گردید . )ترکیه بعد از فرو پاشیدن دولت عثمانی وبخصوص بعد از دست دادن مستصرفات عثمانی ها وظهور حکومت نوپای جمهوری ترکیه ، زمینه مناسبی برای پاسخگویی این سوالات وعقده های نسل جوان ترکها و در واقع فراهم نمودن زمینه استقرار پایگاههای دایمی خود را دراین کشورتامین میکرد ،چرا که اولا با حضور مستمر وهمیشگی امریکا وهم پیمانانش درترکیه از صدو انقلاب اسلامی و(تروریستی دولتی) رژیم به ترکیه جلوگیری خواهد نمود، و از طرفی با حمایت های بی دریغ خود از ترکیه در قبال پیوستن به اتحادیه اروپا و یا فراهم نمودن مقدمات پیوستن ترکیه به ناتو و یا حمایت وتشویق شرکت های چند ملیتی برای سرمایه گذاری درترکیه وبهبود تدریجی اقتصاد ترکیه وبخشودگی قسمت اعظم ازبدهیهای خارجی ترکیه ، بتدریج زمینه مساعد برای استقرار پایگاه های نظامی
امریکا در ترکیه فراهم می آمد .
با بهبود وضعیت اقتصادی ترکیه ، و به تبع آن سر برآوردن احزاب نژاد پرست !!! و فوق العاده خطرناک پان ترکها که مورد غضب ملت و دولت ترکیه هم می باشند ، با بیان مسایل هدایت شده هویت گرایی سعی دارند اولا عقده حقارت ناشی از فروپاشی دولت عثمانی را فرو نشانند و نیز به یاد گذشته های رویا وارشان !!! و آرزوهای دست نایافتنی عثمانی ها مبنی بر تسلط بر خطه آذربایجان را با یاری خائنین حزب توده به این راحتی نائل گردند ، همان سرزمین هایی که روزگاری عثمانی ها با جنگهای طولانی و چندین ساله و کشتار مردم آذربایجان نتوانستند باآن سرزمین ها دست یازند ، شاید به لطف و مد د همین حزب توده دو دستی تقدیم بیگانه ها گردد در حالی که خود
دولت ترکیه شدیدا دخالت در امورداخلی کشورهای همسایه را انکارمیکند ، ولی باهدایت پولهای گرم عملا این احزاب پان ترک در مسایل داخلی ایران مداخله کرده و جای پای انکار ناپذیرشان در هر بلوا وآشوب ناشی از مساعد بودن زمینه دیده می شود ، و قصدی جزء اینکه از آب گل آلود ماهی بگیرند ، ندارند .
بتدریج سروکله برخی گروهها و احزاب نژادپرست بخصوص تحقیر مردم ترکیه در جریان جنگ جهانی اول و تحریک حس ناسیونالیستی ترک در پوشش نام هویت طلب ویا آرزوی برقراری مجدد امپراطوری عثمانی در کشورهای به اصطلاح ترک زبان دنیا و ارائه نقشه کشورها و مناطق ترک زبان که یک نقشه کاملا بچه گانه و واهی میباشد ، این احزاب وگروههای نژادپرست را بر آن داشت تا با پشتوانه حمایت امریکا و پولها ی کلان به جای سرمایه گذاری
های زیر بنایی !! در کشور ترکیه، (مانند خمینی ملعون !!! که در اوائل انقلاب ، به صدور انقلاب اش !!! به جهان اصرار داشت و مانند محمد!! پیامبر مسلمین به گو ر با چف نامه گرویدن به اسلام و ایمان آوردن به خودش را
ارسال می کند!!!) این احزاب نیز در جهت صدور هویت تعریف نشده !!! به همسایگان و بخصوص بعد از فروپاشی شوروی به جمهوری های نوپا و تاره استقلال یافته تحت نام کشورهای ترک زبان !!! اقدام کرده اند ، که طعمه های بسیا ر خوبی برای فرو نشان عقده های حقارت این نژاد پرستان وهمچنین باز کردن جای پای مناسب برای
استقرار امریکادر این کشورها را تضمین می کرد .
اسناد تاریخی در رد ادعا های اسکان قومیت ترک ها در ایران :
تاریخ همواره بهترین گواه بوده ،
همانگونه که درسال 1324( به همدستی خائنین حزب توده ) ، میر جعفر با قراف درسخنرانی حزب کنگره کمونیست اتحاد جماهیر شوروی با حرارت و شتابزده از اضافه شدن سویت (جمهوری) دیگری بر اقمار جماهیر شوروی بزودی مژده می دهد ، برنامه هایی برای تحریک احساسات قومی مردم آذربایجان در سالهای (1915تا 1920 ) پر التهاب وهمزمان با ایجاد و یا نامیدن سرزمینی که هم اکنون با نام مجعول جمهوری آذربایجان شناخته میشود ، در برنامه های چندین ساله آینده خود داشتند ، همانگونه که باب هرگونه تشنج واختلاف احتمالی را باز گذاشته اند .
بطوری که براساس مستندات تاریخی و مورخان وجغرافیدانها این دو سرزمین ، آذربایجان ایران و آران را، با سرزمینی که به نام جمهوری آذربایجان شناخته میشود ، فرق کلی واساسی با هم داشتند ونام یکسان هرگز بر
آنها داده نشده است ،
در کتاب ایرانشهر که بر مبنای جغرافیای موسی خورنی مورخ ارمنی تالیف پرفسور یوزف مارکوارت آمده است سرزمین ایران به چهار ناحیه بصورت زیر تقسیم میشود :1
- کوست ( ناحیه ) غرب که دارای 19 استان است –
2- کوست نیمروج ( نیمروز) یعنی ناحیه جنوب با 19 استان-
3- کوست خراسان یعنی ناحیه شرق که دارای بیست و شش استان است-
4- کوست کپکوه که در نواحی قفقاز است ودارای سیزدهاستان یا اپاختر ( ماد ) ، شامل آتروپاتکان ، ارمن (هیک ) – اری- گلان – وشنچان – ورجان (ورک ) – رن ( الوانک یاآران )بلسکان ( بلاسکان )- سیسکان – دلمونک – دمباوند – نپرستان – رون (رویان ) اخل ، صفحه 65رن یا آران یا آلوانک یا تازی آن الران وگرجی آن رنی یا آلبانی قبایل آن اوتی ( ویئتی ) اوری و گردمانچیک (گاردمان)کود یاچیک ( ارمنی ) وامیر نشین گرگراچیک ( گرگرچای ) و در دشتهای پرتوه ( عربی بردعه ) در محل رود ترتر می زیستند ، بنابر نام گذاری آلبانی ها ( راننیک ) همان الوانک است که سرزمین رنی نیز نامیده میشود و همان آران ایرانی است .مرزهای آن در جنوب شامل : ارس وکر در مغرب ، آلزن در شمال سلسله کوههای کران ( تران ) که تداومسلسله جبال قفقاز است و در مشرق شامل دریای خزر است . صفحه 221
*********************************
نام اصلی شهر کوکوک که مربوط به دوران کوروش بزرگ است، کرخه ذی بیث سلوخ ( موسی خورنی )این شهر بعنوان ساخلو ساسانیان در نبرد با رومیان نیز مورد استفاده قرار می گرفت ، ساکنینآن از اکراد مرز دار ایرانی بودند، وظیفه آنها این بود که در هنگام حمله های ناگهانی رومیانبه ایران با آنها درگیر شده تا سپاهیان ایران غافلگیر نشده با آمادگی کامل وارد نبرد بشوند
.***********************


شادروان احمد کسروی (1324-1269)در کتاب شهریاران گمنام در مورد سرزمین آران که با نام مجعول جمهوریآذربایجان شناخته میشود چنین می نویسد:
آران در شمال ایران و در غرب دریاچه خزر نهاده و شهر های بزرگ آنجا باکو ، گنجه ، شماخی و در بند است ازشهر های کهنه اش بردوایا یا بردعه است .رومیان و یونانیان آنجا را Albania (آلبانیا )* ، ارمنیان آغوانک ،تازکیان نام پارسی آن را تغییر داده به آران ---(بر وزن شداد) همه نامها یکی است.
مورخین ارمنی موسی قاغانقایدو اچی و استفانوس اربلیلیان در باره آران در کتاب های خود چنین نوشته اند :
آذربایگان و آران و ارمنستان والی یکی داشتند.حمد الله مستوفی در کتاب اش نزهت القلوب (قرون 7 و 8 ) نیز چنین آورده است.
شگفت است که آران را اکنون "آذربایجان " می خوانند با آنکه آذربایجان یا اذربایگان نام سرزمین دیگری است کهدر پهلوی آران و بزرگتر و شناس تر از آن میباشد و از دیرین زمان که آگاهی در دست هست همواره این دو-------سرزمین از هم جدا بوده و هیچگاه نام آذربایگان بر آران گفته نشده است.ما تاکنون ندانستیم که برادران آرانی ما که حکومت و آزادی بر سرزمین خود برپا کرده ، می خواستند نامی نیز بر آنجا بگذارند و چه سودی را از این کار شگفت خود امید وار بودند؟این خرده گیری نه از آنست که ما برخاسته آذربایگان و تعصب بوم و میهن خود نگاه می داریم ، چه آذربایگان را از ین کار هیچ گونه زیان نیست بلکه از این است که برادران آرانی ما در آغاز زندگانی ملی و آزاد خود پشت پا به تاریخ و گذشته سرزمین شان می زنند این خود زیان بزرگ است و آنگاه تاریخ مانند چنین کار شگفت سراغ ندارند.
شهریاران گمنام "پژوهشی در تاریخ" احمد کسروی
اگر چه با کشته شدن وی به دست سیاهی افکار مسلمانان به جواب سوالات خود نرسید ، ولی درست همزمان با کشته شدن وی همانا اهدافی که از نامگذاری آران به آذربایجان می جستند بخوبی آشکار گردید که این فتنه تا بحال ادامه دارد ، فتنه برای تجزیه و از هم پاشیدن ایران ، فتنه استیلا بیگانه هاو فتنه ملائی بر ایران ، فتنه ثبات و استمرار بخشیدن بر ظالم غاصب بر ایران
** پاورقی**
و به مصداق این شعر :
شنیدم گوسفند را بزرگی
رهانید از دهان و چنگ گرگی
شبانگه کارد بر حلقش بمالید
روان گوسفند از وی بنالید
که از چنگال گرگم در ربودی
ولیکن عاقبت گرگم تو بودی
ترانه های عامیانه همواره بیانگر روحیات مردم
سرزمین و حکایتگر حوادث و تاریخ مستندی می باشد که ازتجاوزات اقوام مختلف به این سرزمین را دارد ، بیان کننده نوع شادی ها و حزن ها ، و در واقع تاریخ ملتی رابسادگی ومانند بی آلایشی خود مردم بیان می کند از جمله اینها نام بردن آران و یا آلبانی به سرزمین های جمهوریآذربایجان فعلی میباشد:
قصه عشق و عاشقی و د لدادگی این دو را بهم دیگر میرساند:
.... آلبانی چارقد بالا زری خانم
او اولدی خلوت بالا زری خانم ......
و یا شرح جنایات و قتل عام وغارت متجاوزین بر این سرزمین ، قتل و غارت تارتار ها ، هون ها یا ژاون ها یاخیون ها و ازبک ها و مغول ها و عثمانی ها که مردم این سرزمین آنی از گزند شان در امان نبود ند و ترانه زیرشرح این ماجرا میباشد:
آپاردی تاتار منی
گول ائیدر ساتار منی ....
و در آخر کلام ....
همان گونه که اشاره شد دولتین آمریکا واسرائیل به جای مقابله رودررو با رژیم ملائی و نابود کردن یکباره منبع تمامی فتنه ها و فساد عالم ، همانا ملاها که چیزی دست یافتنی است ، و بجای تضعیف رژیم به تضعیف ایران کمرهمت بستند وبا صرف هزینه های گزاف باز هم در بیراهه گام برداشته و خود نا خواسته بر عمر رژیم ملائی
چند صباحی می افزایند.مردم ایران با آن تمدن درخشان و بی مثال اش ، این بارشاهد جفا کاری دوستان قدیم به ایران وایرانیان میباشند این بار قوم یهود ( که روزگاری کوروش بزرگ این مرد بی بدیل و بی همتای جهان انسانیت آنها را از قید ظلم و ستم بابلیان رهانیده و دین یهودیت را بنوعی زنده گردانید ، چنین بیرحمانه مورد ستم و جفای فرزندان یهود قرارمیگیرد!! آری بجای نابود کردن رژیم جنایت پیشه و جنایت اندیشه که هیچ پشتوانه و پایگاه مردمی ( بر عکس آنچه که رسانه های خود رژیم مدعی هستند ) نداشته و ندارند ، دیگر بار در توطئه و دام که در نهایت منجر به
تقویت رژیم ملائی می انجامد ، گرفتار شدند .
چرا که این همان موضوع مورد نظر و بازی مورد دلخواه رژیم است که متاسفانه آمریکا و اسرائیل هم در دام آنها
اسیر گشته اند .اختلاف بین اقوام ساکن ایرانی یعنی تضعیف قدرت طغیان یکپارچه مردمی و این یعنی همان خواست رژیم که بر بقا و دوام عمر رژِیم را می افزاید .
پس مسئله به راحتی که برخی ها فکر میکنند نیست نه موضوع هویت خواهی مطرح میباشد و نه میتواند
موضوع قابل مطرح از نظر مستندات تاریخی باشد .پس چرا در جایی مانند آذربایجان که اکثریت مردم آن شیعه میباشند یک باره توطئه هویت طلبی و ارایه اندیشه های نژادپرستانه و توسعه طالبانه پان ترکهای سنی مذهب مطرح میگردد ، خود بحث مفصلی دارد .
اختلاف ریشه ای و حل ناشدنی شیعه ها با سنی ها گره گشای این معما در آینده خواهد بود .

Tuesday, May 15, 2007

تيراندازی افسر يگان مبارزه با بد حجابی بسوی سرنشينان يک خودرو به دليل گوش دادن به موسیقی غیر مجاز

در تاریخ 11 اردیبهشت اول ماه مه ستوان جواد نادری افسر يگان مبارزه با بد حجابی و... در پی درگیری لفظی با دو سرنشین پژو 405 به نامهای آرمین ابراهیم نژاد ۱۹ساله و بهمن عباسزاده۲۰ ساله درخیابان پاستور شهر تبریز به دلیل گوش دادن به موسیقی غیر مجاز اقدام به تیراندازی به طرف آنها نمود که مجروحین حادثه توسط اهالی حاظر در محل به اورژانس منتقل شدند که حال یکی از مجروحین وخیم اعلام شده است.عکسها به ترتيب وقوع حادثه ميباشند.