
Sunday, June 24, 2007
Tuesday, June 19, 2007
رشوه گرفتن توسط وکیل و افسر پرونده قدیمی و مورد اعتماد کمیساریای عالی پناهندگان!!
دریافت اجباری پول خاک از هر پناهنده در ترکیه!!
رشوه گرفتن توسط وکیل و افسر پرونده قدیمی و مورد اعتماد کمیساریای عالی پناهندگان!!
از عوامل مهم دیگر عدول و تخطی دولت ترکیه از مواد کنواسیون 1951 الجزایر ، هماهنگی و سکوت کمیساریا ی
عالی پناهند گان در قبال این اعمال دولت ترکیه(وزارت کشور و پلیس) میباشد ، از جمله این عدول ها ، دولت
ترکیه از هر پناهنده برای اسکان در کشورش مبلغی گزافی را بعنوان پول خاک اخذ می کند ، و این در حالی
است که دولت ترکیه با پیش انداختن قبول پروتکل 1967 ، مدعی است دولت ترکیه فقط پناهجویان اروپای
را در خاک خود قبول می کند !! و به اینطرق برای گرفتن پول اجباری خاک از هر پناهجوی غیر اروپای
که وارد خاک ترکیه میشود ، راه کار قانونی بوجود می آورند، و درآمد سرشاری از این طریق نصیب دولت
ترکیه می شود(پول خاک مسقیم به حساب دولتی و غیر قا بل برگشت حساب دفتر داری کل مدیریت محاسبه
استانداری واریز میشود ) .
اعمال و رفتار پلیس شعبه خارجی ترکیه با پناهندگان با توجه قرار گرفتن در مناطق جنگی و بر خورداری
از شرایط ویژه جنگی و دستور العمل های خاص و باز گذاشتن دست پلیس در چگونگی رفتار با مردم این
مناطق ، پناهنده ها نیز از رفتار خشونت آمیز پلیس شعبه خارجی ترکیه هر زمان بهرمند!!!! شدند بطوری
که اقدامات پلیس شعبه خارجی در حد رفتار و فحش و ناسزا به پناهنده ها محدود نشده بلکه شکنجه و
کتک وهتک حرمت پناهنده(توسط پلیس شعبه خارجی ترکیه) در زیر نظر کمیساریای عالی پناهندگان یک
امرعادی و اتفاق روزمره در کشور ترکیه میباشد.
از جمله نکات قابل بحث در مورد پناهنده ها ادعا های وزارت کشور ترکیه مبنی بر ارائه خدمات درمانی و
و بهداشتی ، لباس ، وسایل گرمایشی ، ذغال و غذا به پناهندگان بوده ، و این در حالی است که سالیانه
مبالغ هنگفتی را از بابت دادن این خدماتبه پناهندگان ، که هرگز ارائه نداده ، از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل
دریافت می کند!! (البته با تایید کمیساریای عالی پناهندگان ترکیه )
رسوائی های پلیس شعبه خارجی فقط در زمینه شکنجه و کتک زدن پناهنده ها ختم نمی شود بلکه در زمینه
رسوای های مالی ید طولانی داشته و دارند!!از جمله این رسوای ها اخذ پول خاک توسط یک باند سه نفره
پلیس شعبه خارجی و عدم واریز آن به حساب دولت و در واقع اختلاس در مرکز پلیس توسط خود پلیس بوده ،
قضیه بدین ترتیب بوده که سه تن از ماموران پلیس( به رهبری پلیس بنام علی) با همراهی یک مترجم کرد
ایرانی که از معتمدین خاص و در خدمت پلیس شعبه خارجی بوده ، طی چندین ماه از پناهندگان تا زه وارد
(بیش از یکصد پناهنده که عمد تا بهائی بودند و آشنای زیادی با شهر نداشتند) ، از این عده پناهنده پول
خاک آنهم نه شش ماهه بلکه یکساله گرفته تا به حساب دولت واریز نماید ، که نه تنها بحساب دولت واریز
نکرده بلکه بین سه مامور پلیس و مترجم چیا تقسیم کرده ، تا اینکه بعد از مدتها گند کار بالا میاد و با
بررسی پرونده و رفع نواقص پرونده کسانی که موعد پرواز شان رسیده بود ، به این اختلاس پی میبرند
و این سه پلیس به همراه مترجم ایرانی به جرم اختلاس مالی و تشکیل دادن گروه بمنظور اختلاس مالی از
اول سال 2007 در زندان مرکزی وان بسر میبرند. ( جالب اینکه پلیس با جمع کردن این عده مقدورپناهندگانی که پول داده بودند، تهد ید
کرده در صورتی که خبر رسوای فوق به بیرون و بخصوص بین پناهند گان درز کند پلیس شعبه خارجی
مانع از پرواز آنها خواهد شد ) .
(البته رسوای مالی این مامور پلیس (علی ) تنها محدود به اختلاس مالی نمی شود، بلکه این پلیس با چراغ
سبز مقامات فوق بخصوص مدیریت سابق پلیس شعبه خارجی !! پناهندگان را مجبور میکرد تا با تهیه
ملزومات اداری نظیر پوشه و زونکن و روان نویس آنهم از یک لوازم تحریر فروشی خاص به آدرس :
هاستانا جاده سی 2 ، جنب هتل اورارتو ، ساختمان تجاری اوزک وان اوفیس کرتاسیه سی
که این مجموعه ها را در یک کیسه پلاستیک به قیمت هفده میلیون لیر ترک خریداری کنند !! در حالی که
قیمت واقعی این لوازم در بازار و دیگر لوازم التحریر فروشی ها تنها سه میلیون لیر بوده !! )
از جمله نکات قابل توجه اعمال پلیس ترکیه در مورد پناهند گان ، قربانی کردن پناهند گان و پله قرار دادن
پناهنده برای رسیدن به اهدافی که پلیس (میت ) ترکیه در نظر گرفته ، بدین منظور پلیس میت برای دستیابی
اطلاعاتی از سفارت خانه رژیم فرد ترک تباری بنام اکرم دومان که مترجم رسمی پلیس میباشد ، مامور می کند با
مراجعه به سفارت رژیم تقاضای کار کند ، و برای اینکه کار در سفارت رژیم را بیمه کند شروع به
افشای اطلاعات تک تک پناهند گان می کند ، این فرد همینک در سمت مترجم پلیس در شعبه خارجی شهر
وان خدمت می کند.
تهدید و ارعاب پناهندگان توسط پلیس شعبه خارجی از دیگر ابزار کار های رایج پلیس شعبه خارجی میباشد
از جمله این تهدید ها : سر تو داخل کیسه می کنیم و تحویل نیروهای اطلاعاتی رژیم می دهیم تا به وینچ
( اعدام با جرثقیل شیوه مرسوم رژیم ) بکشند. و یا تهدید به دیپورت و...از جمله شگرد های پلیس برای ارعاب
پناهندگان بوده.
رسوای های کمیساریای عالی پناهندگان ترکیه!!
در اینجا به بررسی کارنامه درخشان کمیساریای عالی پناهندگان ترکیه می پردازیم :
دولت ترکیه از سالهای قبل در صدد آن بوده که تمام امورات سا زمانها ی بین المللی مستقر در ترکیه را
بنوعی در اختیار خود گرفته و مدیریت آنها را تحویل ترکها نماید و در این میان کمیساریای عالی پناهندگان
بعنوان یک هدف اصلی مورد نظر ترکها بوده ، علا وه بر اینکه از لحاظ کاهش رقم بیکاری یاری رسان
دولت ترکیه میباشد ( با استخدام صد ها جوان بیکار ترک در کمیساریای عالی پناهندگان، بخصوص یک
عده خاصی که با عجله فقط توانسته بودند انگلیسی را بلغور کنند بعنوان وکیل و افسران پرونده با حقوق
های بالای جذب شده بودند و یا ...) از جمله این افسران پرونده وکیل با سابقه و معتمد کمیساریای عالی
پناهندگان ترکیه خانم برجو !! میباشد ، این وکیل مجرب و با سابقه بررسی بیش از ده هزار پرونده که از
خود یک بت شکست ناپذیر ساخته بود ، و بی تردید با حمایت و پشتیبانی دولت ترکیه از وی ، دست ایشان
در انجام هر عملی باز بوده ، و بلاخره بعد از چند ین سال در اوائل سال 2006 ماجرای رسوای وکیل
کمیساریای عالی پناهندگان و جریان رشوه گیری ایشان در ازای ارائه جواب قبولی به افرادی که حتی در
بین آنها ماموران رژیم ملائی هم دیده میشد!! بر ملا شد ، با اعتراف صریح این خانم وکیل مورد اعتماد کمیساریای
عالی پناهندگان مبنی بر دریافت رشوه از پناهجویان در قبال ارائه جواب قبولی و با لوث شدن پرونده وی
و پی گیری مستمر استانداری وان ، جریان رسوای و رشوه گیری در یو. ان فقط با تغییر مدیریت دفتر کمیساریای عالی پناهندگان وان و باانتصاب مدیریت
ترک تمام شده فرض کردند ،و سعی دارند چهره ای متمدن و انسانی !!از خود نشان بدهند غافل از آنکه آب در هاون کوبیدن!! است
وبلاخره کمیساریای عالی پناهندگان ترکیه به اصطلاح خودشون یکدست و ترک شده و دست شان در انجام
هر عملی باز میباشد ، که نهایت آرزوهای ترکها بوده ، چرا که دیگر تمامی دستورات و اوامر پلیس
را مو به مو و بی چون چرا اجرا خواهند کرد.
و در آخر گلایه ای از مسولین حزب مشروطه داشتم که امید وارم روابط عمومی این حزب پاسخ مناسبی
برای روشن شدن اذهان عمومی داشته باشند ، چطور حزبی مانند حزب مشروطه به مسول شاخه ترکیه این
حزب اجازه می دهد تا برای اعطای هر تائیدیه حزب مشروطه به پناهندگان مبلغی یکصد دلار ا خذ نماید !!
قسمت دوم
رسوای های کمیساریای عالی پناهندگان ترکیه!!
در اینجا به بررسی کارنامه درخشان کمیساریای عالی پناهندگان ترکیه می پردازیم :
دولت ترکیه از سالهای قبل در صدد آن بوده که تمام امورات سا زمانها ی بین المللی مستقر در ترکیه را
بنوعی در اختیار خود گرفته و مدیریت آنها را تحویل ترکها نماید و در این میان کمیساریای عالی پناهندگان
بعنوان یک هدف اصلی مورد نظر ترکها بوده ، علا وه بر اینکه از لحاظ کاهش رقم بیکاری یاری رسان
دولت ترکیه میباشد ( با استخدام صد ها جوان بیکار ترک در کمیساریای عالی پناهندگان، بخصوص یک
عده خاصی که با عجله فقط توانسته بودند انگلیسی را بلغور کنند بعنوان وکیل و افسران پرونده با حقوق
های بالای جذب شده بودند و یا ...) از جمله این افسران پرونده وکیل با سابقه و معتمد کمیساریای عالی
پناهندگان ترکیه خانم برجو !! میباشد ، این وکیل مجرب و با سابقه بررسی بیش از ده هزار پرونده که از
خود یک بت شکست ناپذیر ساخته بود ، و بی تردید با حمایت و پشتیبانی دولت ترکیه از وی ، دست ایشان
در انجام هر عملی باز بوده ، و بلاخره بعد از چند ین سال در اوائل سال 2006 ماجرای رسوای وکیل
کمیساریای عالی پناهندگان و جریان رشوه گیری ایشان در ازای ارائه جواب قبولی به افرادی که حتی در
بین آنها ماموران رژیم ملائی هم دیده میشد!! بر ملا شد ، با اعتراف صریح این خانم وکیل مورد اعتماد کمیساریای
عالی پناهندگان مبنی بر دریافت رشوه از پناهجویان در قبال ارائه جواب قبولی و با لوث شدن پرونده وی
و پی گیری مستمر استانداری وان ، جریان رسوای و رشوه گیری در یو. ان فقط با تغییر مدیریت دفتر کمیساریای عالی پناهندگان وان و باانتصاب مدیریت
ترک تمام شده فرض کردند ،و سعی دارند چهره ای متمدن و انسانی !!از خود نشان بدهند غافل از آنکه آب در هاون کوبیدن!! است
وبلاخره کمیساریای عالی پناهندگان ترکیه به اصطلاح خودشون یکدست و ترک شده و دست شان در انجام
هر عملی باز میباشد ، که نهایت آرزوهای ترکها بوده ، چرا که دیگر تمامی دستورات و اوامر پلیس
را مو به مو و بی چون چرا اجرا خواهند کرد.
و در آخر گلایه ای از مسولین حزب مشروطه داشتم که امید وارم روابط عمومی این حزب پاسخ مناسبی
برای روشن شدن اذهان عمومی داشته باشند ، چطور حزبی مانند حزب مشروطه به مسول شاخه ترکیه این
حزب اجازه می دهد تا برای اعطای هر تائیدیه حزب مشروطه به پناهندگان مبلغی یکصد دلار ا خذ نماید !!
قسمت دوم
روز جهانی پناهندگان ورسوائی های کمیساریای عالی پناهندگان و پلیس و..
روز جهانی پناهندگان ورسوائی های کمیساریای عالی پناهندگان و پلیس و..
هدف بنده از نوشتن مقاله فوق ارائه یک بررسی کلی و جامع از کارنامه تنها مرجع جهانی رسیدگی به امور پناهندگان یعنی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در کشور ترکیه میباشد بنابر این خود را در جایگاه بیطرفانه گذاشته وصرفا در نقش یک روایت گرمیباشم و در واقع نقد و به قضاوت گذاشتن و احتمال سوء استفاده های حواشی از موضوع پناهندگی بوده ونام بردن اشخاص دلیل بر مستند بودن موضوع و معتبر بودن مطالب میباشد و بس ، بنابراین سعی نمودم از دخیل دادن نظرات شخصی ام در این موضوع پر هیز نمایم
از روزی که رژیم ضد بشری ملائی در ایران ظهور کرده و با ارتکاب انواع جنایت ها و شکنجه ها هتک حرمت به نوامیس مردم
ایران تعبیض و حکومت قشری و دینی و آزار و زندانی نمودن صاحبان افکار و پیروان دیگر ادیان وغیر اسلامی و بلاخره اعدام ها که بیشتر یادآور کننده عصر همیشه جاهلیت تازیان را می رسا ند ، کم کم مردم ایران برای نجات و حفظ جان ، ناموس ، عقیده و اموال خویش مجبور به جلای وطن و التجاء به کشور های دیگر که داشتن حداقل حق حیات را از آنها سلب نکند ، روی آوردند. روانه شدن مردم بصورت دسته جمعی و مداوم به کشور های همجوار ایران نشا نه ای از اوج قساوت و شدت اعمال غیر انسانی و جنایتکارانه ملایان را بخوبی میرساند .جنگ بین ایران و عراق و اعزام اجباری جوانهای زیر بیست سال به جبهه جنگ و یا اعزام اجباری دانشجویان برای شرکت در جنگ و یا کارگران و کارمندان و یا متخصصان ... و از سوی دیگر اجرای قوانین اسلام ناب محمدی!!!!!! ومحدود یت آزادی فردی مردم و قوانینی که به خود اجازه میداد حتی در خصوصی ترین مسایل شخصی فرد دخالت نمایداز انگیزه های مهم و موثر برای هجوم دسته جمعی مردم ایران را برای تقاضای پناهندگی در سایر کشور ها بوده در سالهای اخیر نیز رژیم ملائی با افزایش فشار ها بر مردم ایران هدفی جزء دستیابی به ایران خاموش و یکدست برای ملا ها و مردمی که از سر گرفتاری نای حرف زدن و جنبیدن نداشته باشند ، نبوده .
از کوچ اجباری و تعبیدخود خواسته مبارزان علیه رژیم که در اثر احکام بیداد گاههای رژِیم مجبور به جلای وطن میشوند تا پیروان سایرادیان گرفته از کانالیزه و هدایت کردن افراد خود رژیم در پوشش پناهنده جهت ضربه زدن و جلوگیری از اتحاد بزرگ اپوزیسیون که در صورت تحقق نابودی حتمی ملایان را با خود به ارمغان خواهد آورد ، و یا کوچ هزاران جوان بیکار و ... درواقع یک نوع خدمت ناخواسته به رژیم بوده چرا که بار سنگین مشکلات و فشار هاری ناشی از خواست های مردم وجوانان نظیر تامین اشتغال ، تامین مسکن ، بهداشت ، تحصیلات عالی و جذب واشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی ، وهزاران خواست به حق دیگر را که رژیم هرگز نمی توانست جوابگوی آنها باشد اینچنین از سر خود وا می کرد ،و هم میدان باز و یکدستی برای تاخت وتاز رژیم بوجود آمده و می توانست به بسیاری از مشکلات و سوالاتی که توان پاسخگوی ندارد اینچنین فایق آید.
در این میان وظیفه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در ساماندهی و تعیین موقعیت پناهندگان بی تردید حساس وسنگین بوده و میباشد . لذا با شناسای موقعیت ایران و بررسی همسایگان آن بهترین گزینه برای این امر کشور ترکیه(البته با توجه به شرایط آنزمان) در نظر گرفته میشود. و از آنجایکه دولت ترکیه از جمله دولی میباشد که کنواسیون1951 الجزایر را امضاء کرده این امر تسیهلاتی را در آغاز برای کمیساریای عالی پناهندگان فراهم می آورد ، امابتدریج با گذشت زمان مسئله پناهند گی اهمیت و ابعاد تازه تری پیدا کرد که در ذیل به بررسی آنها خواهیم پرداخت:
از آنجایکه دولت معین (ترکیه) یک کشور مسلمان بوده و روابط نزدیکی با رژیم ملائی داشته و دارد و از سوی دیگرمنافع اقتصادی سرشاری که از هجوم میلیونها پناهنده عاید دولت ترکیه میشود ، و بخصوص اسکان اجباری پناهنده هادر استانهای شرقی و محروم ، در واقع این منافع فوق بصورت بخشی از برنامه دراز مدت دولت ترکیه برای توسعه این استانها در آمد است و دولت ترکیه نیز بی میل نیست برای بهبود اوضاع اقتصادی اش هر روزه بر آمار متقاضیان پناهندگی افزوده شود ، و تنها آنچه در این میان در نظر گرفته نمی شود امنیت جانی پناهنده ها است چرا که استانهای شرقی و کرد نشین با اعلام صریح دولت ترکیه جزء مناطق فوق العاده خطرناک و جنگی میباشد و پناهنده ای که برای حفظ جان خود مجبور به ترک خاک خودگردیده در یک ندانم کاری و تساهل کمیساریای عالی پناهندگان ممکن است توسط گروهای مخالف دولت ترکیه گروگان گرفته شود ویا کشته شود !!!،و یا تاثیر گذاری منفی دولت مسلمان ترکیه بر روی پرونده های که بنوعی در ارتیاط با مخالفت و یا رد اسلام بوده و در کمیساریای عالی مطرح میشدند مشهود بوده ، و یا استرداد پناهندگان توسط دولت ترکیه به رژیم ملایان( در ادامه همکاری های دولت مسلمان ترکیه با رژیم ملایان) و این در حالی بود که بی هیچ عکس العمل کمیساریای عالی پناهندگان مواجه می شویم ویا .... همه این تخلفات با حمایت ضمنی کمیساریای عالی پناهندگان ترکیه انجام یافته ..
قسمت اول
Friday, June 08, 2007
Wednesday, June 06, 2007
بازگشت به آشيانه
ميخواهم، به خانه باز گردم
به آن، پاک آشيانه باز گردم
منِ غربت نشين، طاقت ندارم
که دور از خانه خود، جان سپارم
کمی خاک وطن، سويم بياريد
در آن خاک عزيز، گورم گذاريد
چرا آزادگی، بر ما حرامست؟
چرا دينِ عرب، آزار جانست؟
چرا ايرانی از ميهن بدورست؟
چرا خاک وطن، غرقابِ خونست؟
چرا، بر قلبِ عاشق تير فشانند؟
چرا، پاسخ به عشق را مرگ دانند؟
ولی اکنون فَرا آمد زمانش
و ملت را کنون، باشد توانش
پرستوها، به کوچ آماده هستن
Sunday, June 03, 2007
چهاردهم خرداد
نا نجیب زاده نی گر ، دهرئیده سلطان ائیده سن
شوکتین آرتئراسان ، مثل سلیمان ائیده سن
قارا ، داشی ازئیپ قانینن ، الوان ائیده سن
رنگی تغییر تاپار ، لعل بدخشان ، اولماز !!
چهاردهم خرداد روز مرگ شیطان مسلم ، نانجیب زاده زمانه ، خمینی ملعون میباشد،وی که کارنامه ای
سیاه و سرتاسر جنایت باری از خود بجا گذاشت ، ارمغانی جزء جنایت به تک تک بشریت ، جنایت
به مردم ایران ، جنایت به وطن ، جنایت به نسل آینده و ...نداشته.
اگر چه با مرگ وی دلهای بسیاری از مادران داغدار که فرزند شان توسط این ضحاک کشته شده
بودند، کمی تسلی یافت ، ولی یاد آوری آثار مخرب و جنایت بار اعمال وی سالها بعد مرگ وی
ورق های تاریخ را سیاه !!خواهد کرد.
ظالمان حاکم بر ایران اگر چه در این 18 سال پس از مرگ وی تلاش کرده اند تا از وی چهره ای
محال و غیر قابل باور!! انسانی به مردم ارائه بدهند، اما هرگز نتوانستند به این هدف خود نایل
آیند ، و این در حالی است که یاد آوری اسم وی در بین اکثر مردم توام با لعنت و نفرت میباشد.
همچنین ملا ها بعد مرگ وی تلاش کردند بیت الهضم اش را با طلای ناب آراسته کنند ( به مانند
دیگر بتان کیش شیعه ) ولی به مصداق شعر بالا : سنگ سیاه که نشانه بی ارزشی میباشد ، در
صورتی که حتی اگر با ارزشمند ترین مایه حیات انسان " خون " هم مخلوط گردد، شاید رنگ اش
تغییر پیدا کند ولی هرگز سنگ قیمتی و با ارزشی نخواهد شد!!.
از جمله تاثیر گذاری منفی و مخرب این ملعون بر گرانبها ترین فلز یعنی طلا میباشد ، بدینگونه
که رژیم ملائی تابحال دو طرح سکه طلای تمام ضرب کرد : یکی بنام سکه طلای طرح بهار آزادی
یا طرح قدیم ، دومی سکه طلای طرح خمینی یا طرح جدید ، و هر دو سکه با همان خالصی عیار
طلا و وزن استاندارد به بازار ارائه داده اند ، و هر دو در ضرابخانه رژیم ضرب شده ، ولی سکه
طلای تمام طرح خمینی به خاطر وجود عکس خمینی نزدیک به بیست هزار تومان ارزان تر از
شوکتین آرتئراسان ، مثل سلیمان ائیده سن
قارا ، داشی ازئیپ قانینن ، الوان ائیده سن
رنگی تغییر تاپار ، لعل بدخشان ، اولماز !!
چهاردهم خرداد روز مرگ شیطان مسلم ، نانجیب زاده زمانه ، خمینی ملعون میباشد،وی که کارنامه ای
سیاه و سرتاسر جنایت باری از خود بجا گذاشت ، ارمغانی جزء جنایت به تک تک بشریت ، جنایت
به مردم ایران ، جنایت به وطن ، جنایت به نسل آینده و ...نداشته.
اگر چه با مرگ وی دلهای بسیاری از مادران داغدار که فرزند شان توسط این ضحاک کشته شده
بودند، کمی تسلی یافت ، ولی یاد آوری آثار مخرب و جنایت بار اعمال وی سالها بعد مرگ وی
ورق های تاریخ را سیاه !!خواهد کرد.
ظالمان حاکم بر ایران اگر چه در این 18 سال پس از مرگ وی تلاش کرده اند تا از وی چهره ای
محال و غیر قابل باور!! انسانی به مردم ارائه بدهند، اما هرگز نتوانستند به این هدف خود نایل
آیند ، و این در حالی است که یاد آوری اسم وی در بین اکثر مردم توام با لعنت و نفرت میباشد.
همچنین ملا ها بعد مرگ وی تلاش کردند بیت الهضم اش را با طلای ناب آراسته کنند ( به مانند
دیگر بتان کیش شیعه ) ولی به مصداق شعر بالا : سنگ سیاه که نشانه بی ارزشی میباشد ، در
صورتی که حتی اگر با ارزشمند ترین مایه حیات انسان " خون " هم مخلوط گردد، شاید رنگ اش
تغییر پیدا کند ولی هرگز سنگ قیمتی و با ارزشی نخواهد شد!!.
از جمله تاثیر گذاری منفی و مخرب این ملعون بر گرانبها ترین فلز یعنی طلا میباشد ، بدینگونه
که رژیم ملائی تابحال دو طرح سکه طلای تمام ضرب کرد : یکی بنام سکه طلای طرح بهار آزادی
یا طرح قدیم ، دومی سکه طلای طرح خمینی یا طرح جدید ، و هر دو سکه با همان خالصی عیار
طلا و وزن استاندارد به بازار ارائه داده اند ، و هر دو در ضرابخانه رژیم ضرب شده ، ولی سکه
طلای تمام طرح خمینی به خاطر وجود عکس خمینی نزدیک به بیست هزار تومان ارزان تر از
سکه طلای تمام طرح قدیم ( بهار ازادی ) میباشد.
Wednesday, May 23, 2007
امریکا چرا بجای تضعیف رژیم ملائی ، طرح تضعیف ایران را در برنامه های کاری خود دارد؟
خرداد ماه رسید وباز زمزمه های شوم وناپاک از حلقوم عده ای بیگانه پرست و وطن فروش برای تجزیه ایران عزیز
برخاسته و اینجا و آنجا این معلوم الحال ها دنبال هویت گمشدشان !! می گردند !! و چه جالب درس هایی از یافتن هویت از این عده را فرا گرفتیم ، شعارهای تجزیه طلبانه وبیگانه پرستانه این وطن فروشان ، شاید بی دلیل نبوده .
و در این میان محرک ومسببین اصلی برای این انگیزش و عواملی موثر که باعث شده تا دربدر بدنبال هویت گمشده شان بگردند!! ، قابل تامل می باشد .آیا رواست ملتی که تمام هزینه های خود را صرف مبارزه با ملا ها ودیکتاتوری مذهبی و دینی وی مینماید ، چنین ناجوانمردانه از پشت توسط خائنین گرگ صفت !! دریده شود ؟
برخاسته و اینجا و آنجا این معلوم الحال ها دنبال هویت گمشدشان !! می گردند !! و چه جالب درس هایی از یافتن هویت از این عده را فرا گرفتیم ، شعارهای تجزیه طلبانه وبیگانه پرستانه این وطن فروشان ، شاید بی دلیل نبوده .
و در این میان محرک ومسببین اصلی برای این انگیزش و عواملی موثر که باعث شده تا دربدر بدنبال هویت گمشده شان بگردند!! ، قابل تامل می باشد .آیا رواست ملتی که تمام هزینه های خود را صرف مبارزه با ملا ها ودیکتاتوری مذهبی و دینی وی مینماید ، چنین ناجوانمردانه از پشت توسط خائنین گرگ صفت !! دریده شود ؟
آیا گسترش این تنش ، منافع رژیم ملائی را تامین نخواهد کرد؟
و از اینکه نیروهای مخالف رژیم در قالب یکپارچه و با یک هدف مشترک که همانا نابودی رژیم ملائی وآزادی ایران و
ایرانی است ، وقت و هزینه چنین مبارزه ورجاوندی را، صرف مبارزه با بیگانه پرستان کند ؟
و از اینکه نیروهای مخالف رژیم در قالب یکپارچه و با یک هدف مشترک که همانا نابودی رژیم ملائی وآزادی ایران و
ایرانی است ، وقت و هزینه چنین مبارزه ورجاوندی را، صرف مبارزه با بیگانه پرستان کند ؟
چرا ما باید آنقدر غافل باشیم که شبه انسانی وملائی بدون عمامه!!! چون احمدی نژاد برای قوام ودوام عمر ننگین رژیم دست به بذل و بخشش وحراج ایران عزیز گذاشته وبرای دادن حق السکوت به تازیان !! طرحی برای اداره مشترک امور سه جزیره همیشه ایرانی پیشنهاد میکند ؟
چرا ما آنقدر با یستی از درد ایران و ایرانی غافل باشیم که بجای نجات میلیونها جوان و هموطن خود که در دام طرحهای شیطانی اسلامی ملایان چنین گرفتار وآلوده گرداب مهلک مواد مخد ر شده اند ، از هویت طلبی و ازحزبو من و سازمان من ها و ... حرف بزنیم .اگر مشاورین کاخ سفید و یا اسرائیل در صدد ساختن وبرپا کردن القاعده دیگری در منطقه هستند نشان دهنده
بیگانه بودن وناآشنای با خلق و خوی وفرهنگ این ملت است ،ارائه طرحهایی که در نهایت بقای عمر رژیم را بیمه میکند تا از بین بردن رژیم ، و طرح تضعیف ایران نیز در این راستا میباشد ، طرحی که مورد بررسی کارشنا سان و مشاورین عالی امریکا و اسرائیل قرارگرفته( در عین حال که نفرت و انزجار ابدی ایرانیان را بدنبال خواهد داشت) ودر عین حال به باروری و تقویت بیش از بیش رژیم ملائی
خواهد انجامید ؟
چرا ما آنقدر با یستی از درد ایران و ایرانی غافل باشیم که بجای نجات میلیونها جوان و هموطن خود که در دام طرحهای شیطانی اسلامی ملایان چنین گرفتار وآلوده گرداب مهلک مواد مخد ر شده اند ، از هویت طلبی و ازحزبو من و سازمان من ها و ... حرف بزنیم .اگر مشاورین کاخ سفید و یا اسرائیل در صدد ساختن وبرپا کردن القاعده دیگری در منطقه هستند نشان دهنده
بیگانه بودن وناآشنای با خلق و خوی وفرهنگ این ملت است ،ارائه طرحهایی که در نهایت بقای عمر رژیم را بیمه میکند تا از بین بردن رژیم ، و طرح تضعیف ایران نیز در این راستا میباشد ، طرحی که مورد بررسی کارشنا سان و مشاورین عالی امریکا و اسرائیل قرارگرفته( در عین حال که نفرت و انزجار ابدی ایرانیان را بدنبال خواهد داشت) ودر عین حال به باروری و تقویت بیش از بیش رژیم ملائی
خواهد انجامید ؟
تامین هزینه های رسا نه های گروهی تجزیه طلب ، و یا ایجاد سروصداهای آنارشیستی وتروریستی که سبب فاصله افتادن بیشتر مردم با مخالفین رژیم می گردد ، از عمده ترین گزینه های اشتباه سیاست گذاران( محدودیت وسرکوب رژیم ) امریکا بوده ، چرا که بجای تضعیف ملاها و خود رژیم ، و بجای ایجاد تزلزل در سنگر به اصطلاح مستحکم رژیم ( اسلام ) طرح تضعیف ایران را در برنامه کاری خود دارند ؟
و هنوز به این درک وفهم نرسید ند تا بین مردم ایران و رژیم فرق قائل شوند ؟
و ترس تلقینی و غیر واقعی از رژیم که توسط عاملان ملاها با برنامه های خاص ایجاد شده!! بوسیله کسانیکه صاحب اموال و دارائی های کلانی بعد از غائله ( انقلاب ) 1357 به صورت نامشروع وبا ارتباط داشتن با رژیم
کسب کرده اند ،( یا بواسطه همکاری با ملاها و یا آلوده بودن دست برخی از این بزرگ سرمایه داران تازه به دوران رسیده به خونهزاران جوان بیگناه ایرانی که توسط رژیم اعدام شده اند) ،بیکباره صاحب چنان مال و منالی شده اند،البته رژیم وبقای عمر آن را بنوعی حافظ این اموال نامشروع خود می دانند ، لذا با پیشنهاد های رشوه چند میلیون دلاری به برخی سناتورهای امریکا ، برخی از اعضای پارلمان اتحادیه اروپا ، برخی از روزنامه ها و تلویزیون ها ی خصوصی ترکیه ، یا صاحب مدیران شرکت های چند ملیتی و..... لابد اینان از خود رژیم بیشتر هوای رژیم را داشته و به حفظ
بقای رژیم می اند یشد !!!!
کسب کرده اند ،( یا بواسطه همکاری با ملاها و یا آلوده بودن دست برخی از این بزرگ سرمایه داران تازه به دوران رسیده به خونهزاران جوان بیگناه ایرانی که توسط رژیم اعدام شده اند) ،بیکباره صاحب چنان مال و منالی شده اند،البته رژیم وبقای عمر آن را بنوعی حافظ این اموال نامشروع خود می دانند ، لذا با پیشنهاد های رشوه چند میلیون دلاری به برخی سناتورهای امریکا ، برخی از اعضای پارلمان اتحادیه اروپا ، برخی از روزنامه ها و تلویزیون ها ی خصوصی ترکیه ، یا صاحب مدیران شرکت های چند ملیتی و..... لابد اینان از خود رژیم بیشتر هوای رژیم را داشته و به حفظ
بقای رژیم می اند یشد !!!!
نقش سیاه خیانت حزب توده به ایران در منظر تاریخ :
توطئه های که از چند سال پیش در شرف انجام بوده در اشکال مختلف مانند ارئه مدارک دکترا در باکو و یا در ترکیه آن هم به کفاشانی که داری مدرک سیکل هم نبودند وتنها مشخصه آنها عضویت در حزب توده بوده است و یا تخفیف هزینه های دانشگاهی به جوانان آذربایجانی به طوری که از یک چهارم هزینه های دریافتی از خود دانشجویان بومی ترکیه هم کمتر می باشد ،یا برگزاری کنگره های !! به اصطلاح ترک زبان ایران در کشور ترکیه و
نیز در باکو و یا تامین هزینه های پخش تلویزیون تجزیه طلب ( البته به گفته مجری این تلویزیون هزینه این تلویزیون تجزیه طلب را بابای محترمش پرداخت میکند!!)حکایت از برنامه های دور و دراز این حزب خائن به ایران را دارد .آنهایی که خود را ناآگاهانه در قالب دیگران می بینند بی آنکه به هویت خود آگاه باشند ، چرا که زرق وبرق وظواهر فریبنده برخی کشورهای تاره به دوران رسیده از یکسو وعدم شناخت کافی از پشت پرده برخی سناریو ها !! و آن زرق و برق های تو خالی و مدهوش کننده ، واز سوی دیگر به برکت وجود نحس و شر و شوم رژیم ملائی که 28 سال مردم ایران را در منگنه افکارتحجری و بربریت اسلام محمدی قرار داده ، و در برنامه های تلویزیونی رژیم جز مراسم عزاداری و مرثیه وسخنرانی فلان ملا چیز دیگری نبوده، زمینه را برای جایگزین کردن گزینه مناسب ،
ضروری میکرد و با پیشرفت تکنولوژی وفراهم آمدن استفاده وبهره مندی از امکانات پخش و دریافت برنامه هایماهواره ای خودبخود جوانان ومردم مناطق آذربایجان نیز مانند تمام مردم ایران گرایش به استفاده از برنامه های
تلویزیونهای بیگانه میکرد و در این میان مردم اذربایجان بیشتر مجذوب برنامه تلویزیونی ترک زبان شدند ، که ازعوا مل مهم و تاثیر گذار در فتح تمامی سنگرهای استوار و مستحکم تاریخ وتمدن با قدمت بیش از 5000 ساله
آذربایجان را گردیده است.اینچنین جوان ومردم صاف و ساده و متا سفانه احساساتی آذربایجان بطور نا آگاهانه یا به عمد دام راحت و سهل برای حزب توده بوده و بدین منظور با تهیج احساسات ناسیونالیستی کار را به جایی می رسانند که تعدادی هویت
اصلی خود یعنی آذربایجانی را انکار کرده و دربه در بدنبال هویت بیگانه و در جستجوی تاریخ مجعول برای خود می باشد .
حزب توده این بار در راستای نوکر صفتی و خیانت به وطن ارباب جدیدی را بر خود یافته ودر غیاب عمو شوروی مرحوم و پرچم سرخ داس و چکش نشان آنها ، نوکری پرچم سرخ دیگری را در سر می پروراند !!!
توطئه های که از چند سال پیش در شرف انجام بوده در اشکال مختلف مانند ارئه مدارک دکترا در باکو و یا در ترکیه آن هم به کفاشانی که داری مدرک سیکل هم نبودند وتنها مشخصه آنها عضویت در حزب توده بوده است و یا تخفیف هزینه های دانشگاهی به جوانان آذربایجانی به طوری که از یک چهارم هزینه های دریافتی از خود دانشجویان بومی ترکیه هم کمتر می باشد ،یا برگزاری کنگره های !! به اصطلاح ترک زبان ایران در کشور ترکیه و
نیز در باکو و یا تامین هزینه های پخش تلویزیون تجزیه طلب ( البته به گفته مجری این تلویزیون هزینه این تلویزیون تجزیه طلب را بابای محترمش پرداخت میکند!!)حکایت از برنامه های دور و دراز این حزب خائن به ایران را دارد .آنهایی که خود را ناآگاهانه در قالب دیگران می بینند بی آنکه به هویت خود آگاه باشند ، چرا که زرق وبرق وظواهر فریبنده برخی کشورهای تاره به دوران رسیده از یکسو وعدم شناخت کافی از پشت پرده برخی سناریو ها !! و آن زرق و برق های تو خالی و مدهوش کننده ، واز سوی دیگر به برکت وجود نحس و شر و شوم رژیم ملائی که 28 سال مردم ایران را در منگنه افکارتحجری و بربریت اسلام محمدی قرار داده ، و در برنامه های تلویزیونی رژیم جز مراسم عزاداری و مرثیه وسخنرانی فلان ملا چیز دیگری نبوده، زمینه را برای جایگزین کردن گزینه مناسب ،
ضروری میکرد و با پیشرفت تکنولوژی وفراهم آمدن استفاده وبهره مندی از امکانات پخش و دریافت برنامه هایماهواره ای خودبخود جوانان ومردم مناطق آذربایجان نیز مانند تمام مردم ایران گرایش به استفاده از برنامه های
تلویزیونهای بیگانه میکرد و در این میان مردم اذربایجان بیشتر مجذوب برنامه تلویزیونی ترک زبان شدند ، که ازعوا مل مهم و تاثیر گذار در فتح تمامی سنگرهای استوار و مستحکم تاریخ وتمدن با قدمت بیش از 5000 ساله
آذربایجان را گردیده است.اینچنین جوان ومردم صاف و ساده و متا سفانه احساساتی آذربایجان بطور نا آگاهانه یا به عمد دام راحت و سهل برای حزب توده بوده و بدین منظور با تهیج احساسات ناسیونالیستی کار را به جایی می رسانند که تعدادی هویت
اصلی خود یعنی آذربایجانی را انکار کرده و دربه در بدنبال هویت بیگانه و در جستجوی تاریخ مجعول برای خود می باشد .
حزب توده این بار در راستای نوکر صفتی و خیانت به وطن ارباب جدیدی را بر خود یافته ودر غیاب عمو شوروی مرحوم و پرچم سرخ داس و چکش نشان آنها ، نوکری پرچم سرخ دیگری را در سر می پروراند !!!
حزب توده که از عاملین اصلی موفقیت ملاها وجنایت بر مردم ایران ودر نهایت جنایت به مردم دنیا بوده اند و از عاملین اصلی تحقق غائله ( انقلاب ) 1357بودند، همواره بر این باور بودند که ملاها بی سواد وبی تجربه در حکومت داری هستند وتوانایی اداره چنین مملکتی را نخواهند داشت ویا دست آخر مجبور میشوند گردن به قوانین حقوقی وخواست ملت داده وبراساس آراء مردم انتخابات صورت میگیرد وبدین صورت نحوه و نوع حکومت تعین
خواهد شد ( ارائه پیشنهاد جمهوری اسلامی از طرف حزب توده در این راستا بوده)، که در آخر نیز مطامع نظر شوروی ها وحزب توده را برآورده خواهد ساخت وبدین منظور جهت استحکام بخشیدن به ثبات ملاها در آن دوران
پرطلاطم تلاش می نمودند ، در جای رهبر حزب توده (کیا نوری) خود را از اقوام و فامیل درجه یک خمینی ملعون میخواند ،در جای دیگر مانند همه کمونیستها که به بیماری استالینستی گرفتارهستند !! مدام خبراز احتمال کود تا توسط نظامیان ارتش ونیروی هوایی را میدهد، در جای دیگرتمام جاسوسان زبده ونفوذی شوروی که درلباس
حزب توده در ارتش شاهنشاهی بودند!! به افشاء محل های اختفاء امرای ارتش مینمایند و آنها را به جوخه هایاعدام می سپارند ، در جای دیگر با تحریک مردم علیه انسانهای با شرف وبا آبرو و با اصل و نسب هر شهر با نامسرمایه دار خونخوار!! (ملتی که اسیر شور!! شده بود) بی رحمانه به قتل وغارت مردم بی گناه ،که گناه جزء داشتن سرمایه ویا مدیریت کارخانجات بزرگ (مدیر بیگناه تراکتور سازی ایران که توسط افراد بهروز حقی در محل
کارخانه تراکتور سازی اعدام کردند) و ... می کردندند.
ویا با علامت زدن بر درو دیوار خانه یک پلیس یا ارتشی ساده با این عنوان که این خانه ساواکی است ، مردم هم بی سوال و جواب مبادرت به غارت وحتی قتل اهالی خانه میکردند ،غافل از آنکه طرف غیر از یک ارتشی یا پلیس ساده ای بیش نبوده ،واگر هم بر فرض محال گناهی مرتکب شده بود !!! تقصیر زن و بچه و پیرزن و پیر مرد
چه بود؟!!! که ازروش های مرسوم حزب توده در آن زمانهای بحرانی برای کسب تصنعی پایگاه مردمی وجمع کردن هوا دار بوده ، ولی هیچگاه بدان نائل نشدند!! شاخه هایی که از حزب توده جدا شده اند خود حکایتگر
جاسوسی ، بیگانه پرستی ونوکر صفتی وخیانت به ملت ووطن این حزب را بخوبی نشان میدهد ،
( درسال 1359 قتل عام حزب خلق مسلمان وبازداشت و محاکمه آقای شریعتمداری با تحریک حزب توده ونقشه های شوروی بود ه ، چرا که آقای شریعتمداریدر میان مردم ایران بخصوص در آذربایجان طرفداران بیشتری داشت که ترس غلبه طرفداران شریعتمداری و رسیدن آنها به حکومت یعنی باز گرداندن حکومت به صاحب اصلی آن یعنی شاه فقید ، و این در واقع فاتحه تمام احزاب کمونیستی و در راس آنها توده خوانده میشد ،و از سوی
دیگر در صورت تحقق و پیرو زی اهداف آقای شریعتمداری ، یعنی نقش بر آب شدن تمام نقشه های شوروی وحزب توده مبنی بر تسلط وکنترل و تلاش برای رسیدن به حکومت ایران ، بنابر این خیلی چیز ها که ملایان نمی دانستند از حزب توده یاد میگرفتند )،از اقدامات دیگر این حزب جهت تثبیت قدرت ملایان ،همکاری گسترده در همه زمینه بخصوص در بخش اقتصاد وارائه طرحهای اقتصادی به سبک اداره کشورهای سوسیالیستی یا همان شیوه مرسوم کوپن ارزاق ومایحتاج عمومی ودر نتیجه کنترل مردم توسط ملایان از خیانت های دیگر حزب توده به ایران و
ملت ایران بوده ،.... و به قول ما آذربایجانی ها توده ای ها به هوای بوی کباب وریاست وحکومت برایران آمده بودند،که ناگهان دیدند کیانوری ها واحسان طبری ها را داغ می کنند !!!!
خواهد شد ( ارائه پیشنهاد جمهوری اسلامی از طرف حزب توده در این راستا بوده)، که در آخر نیز مطامع نظر شوروی ها وحزب توده را برآورده خواهد ساخت وبدین منظور جهت استحکام بخشیدن به ثبات ملاها در آن دوران
پرطلاطم تلاش می نمودند ، در جای رهبر حزب توده (کیا نوری) خود را از اقوام و فامیل درجه یک خمینی ملعون میخواند ،در جای دیگر مانند همه کمونیستها که به بیماری استالینستی گرفتارهستند !! مدام خبراز احتمال کود تا توسط نظامیان ارتش ونیروی هوایی را میدهد، در جای دیگرتمام جاسوسان زبده ونفوذی شوروی که درلباس
حزب توده در ارتش شاهنشاهی بودند!! به افشاء محل های اختفاء امرای ارتش مینمایند و آنها را به جوخه هایاعدام می سپارند ، در جای دیگر با تحریک مردم علیه انسانهای با شرف وبا آبرو و با اصل و نسب هر شهر با نامسرمایه دار خونخوار!! (ملتی که اسیر شور!! شده بود) بی رحمانه به قتل وغارت مردم بی گناه ،که گناه جزء داشتن سرمایه ویا مدیریت کارخانجات بزرگ (مدیر بیگناه تراکتور سازی ایران که توسط افراد بهروز حقی در محل
کارخانه تراکتور سازی اعدام کردند) و ... می کردندند.
ویا با علامت زدن بر درو دیوار خانه یک پلیس یا ارتشی ساده با این عنوان که این خانه ساواکی است ، مردم هم بی سوال و جواب مبادرت به غارت وحتی قتل اهالی خانه میکردند ،غافل از آنکه طرف غیر از یک ارتشی یا پلیس ساده ای بیش نبوده ،واگر هم بر فرض محال گناهی مرتکب شده بود !!! تقصیر زن و بچه و پیرزن و پیر مرد
چه بود؟!!! که ازروش های مرسوم حزب توده در آن زمانهای بحرانی برای کسب تصنعی پایگاه مردمی وجمع کردن هوا دار بوده ، ولی هیچگاه بدان نائل نشدند!! شاخه هایی که از حزب توده جدا شده اند خود حکایتگر
جاسوسی ، بیگانه پرستی ونوکر صفتی وخیانت به ملت ووطن این حزب را بخوبی نشان میدهد ،
( درسال 1359 قتل عام حزب خلق مسلمان وبازداشت و محاکمه آقای شریعتمداری با تحریک حزب توده ونقشه های شوروی بود ه ، چرا که آقای شریعتمداریدر میان مردم ایران بخصوص در آذربایجان طرفداران بیشتری داشت که ترس غلبه طرفداران شریعتمداری و رسیدن آنها به حکومت یعنی باز گرداندن حکومت به صاحب اصلی آن یعنی شاه فقید ، و این در واقع فاتحه تمام احزاب کمونیستی و در راس آنها توده خوانده میشد ،و از سوی
دیگر در صورت تحقق و پیرو زی اهداف آقای شریعتمداری ، یعنی نقش بر آب شدن تمام نقشه های شوروی وحزب توده مبنی بر تسلط وکنترل و تلاش برای رسیدن به حکومت ایران ، بنابر این خیلی چیز ها که ملایان نمی دانستند از حزب توده یاد میگرفتند )،از اقدامات دیگر این حزب جهت تثبیت قدرت ملایان ،همکاری گسترده در همه زمینه بخصوص در بخش اقتصاد وارائه طرحهای اقتصادی به سبک اداره کشورهای سوسیالیستی یا همان شیوه مرسوم کوپن ارزاق ومایحتاج عمومی ودر نتیجه کنترل مردم توسط ملایان از خیانت های دیگر حزب توده به ایران و
ملت ایران بوده ،.... و به قول ما آذربایجانی ها توده ای ها به هوای بوی کباب وریاست وحکومت برایران آمده بودند،که ناگهان دیدند کیانوری ها واحسان طبری ها را داغ می کنند !!!!
خیانت های این حزب در این روزها چهره وجلوه تازه ای یافته واینک درقالب هویت طلب با استفاده از مساعد بودن زمینه برای مطرح کردن چنین خواست های که بازار را مناسب می دیدند ، با توجه به جوان بودن ملت ایر ان وهدیه
که رژیم منحوس ملای به ملت ایران داده ،که چیزی جزنرخ بالای بیکاری، افزایش بی سابقه اعتیاد و پایین آمدن سن متوسط اعتیاد ،..نبوده واز سوی دیگر با بایکوت صدورفرش ایران به بازارهای جهانی که عمده ترین منبع
درآمد مالی خانوارهای آذربایجانی بوده زمینه لازم برای تحریک و فریب مردم ، و داشتن پیشینه و زمینه تاریخی و تاثیرگذاری عوامل مذهب و ادیان دیگر بر سرنوشت آذربایجان ، را با چاشنی عوامل خارجی ( که درپایین بررسی خواهیم کرد) ودرنهایت هدف و خواست قبلی خود رژیم برای بقاو دوام عمر ننگین شان از این سناریو
دنبال می کند ،و عامل دیگر همر اهی حزب توده دریاری رساندن به رژیم ملای در رسیدن به اهداف شوم شان
، بیکباره سناریوی تجزیه و تفرقه انداختن بین مردم ایران با نام هویت گرای ترک!! مطرح گردید .
بدین ترتیب ملت ایران که در تلاش برای نابودی دشمن اصلی خود همانا ملاها می بودند ، توسط نقشه رژِیم ملای و با خیانت کاری حزب توده سعی دارند ناکام بگذارند ، وتمام هزینه های مبارزه با اهریمن خلف تازکیان رابی ثمربگذارند. اختلاف اقوام ساکن ایران با هم دیگر بیشتر خوشحال کننده ملاها ودشمن مردم ایران است تا خوداقوام چرا که هر قدر ملت از هم دیگر دور ومتفرق باشند و از درد هم دیگر غافل و به یاری همدیگر نشتابند و در زمان فریاد یاری خواستن همدیگر بی تفاوت باشند بهترین نتیجه که در این میان عاید کسی میشود !!همانا رژیم می باشد.
درسال قبل (1385) با مقدمه چینی وفرصت خوانی توسط رژیم ناگهان جنجال کاریکاتور !! در روزنامه ایران که اتفاقا سردبیر آذری مسئولیت این روزنامه رژیمی را برعهده دارد پیش کشید ،مردم ایران که منتظر تیر ماه بودند ، تا فرصت مناسب جهت نشان دادن اعتراض خود به رژیمرا نشان بدهند ، منتظر بودند تا بلکه دراین سال بتوانند
نسل ملایان را از ایران برکنند ، ولی جامعه شناسان رژیم نسخه دیگری برای بقاء رژیم برای جامعه تجویز کردند ، اختلاف بین اقوام ساکن ایرانی ، ترفندی بود که نتیجه دلخواه رژیم را داد ، و کارگردان اصلی این ماجرا وخوشخدمتی به رژیم ، جزء همین کهنه کمونیست های حزب توده کسی نبود. اگر به چگونگی جذب هواداران که نادانسته وناآگاهانه فریب امیال و افکار کسانی را خورده اند که بیشتر جهت حفظ منافع رژیم در تلاش هستند تا به حفظ و تامین منافع آذربایجان وملت آذری !! به عمق فاجعه پی خواهیم برد شناسای و جذب افرادی که بیکار ، بیسواد و یا کم سواد ... میباشند ودادن پولهای تحت نام هدیه به این افراد برای
جذب آنها در جلسات هفتگی تجزیه طلبها (که برنامه آنها عبارت از خواندن به اصطلاح خودشان انواع کتاب ها ی ترک و دده قورقود و یا سخنرانی خائنین بازنشسته توده ....) در یکی از محلات حاشیه ای تبریز !!و یا دادن وعده استخدام در ترکیه و یا دادن وعده پذیرش و قبولی در دانشگاههای ترکیه و باکو... از شیوه های جذب هوادارانتجزیه طلبها در این روزها میباشد .جذب هواداران که عمدتا بی کار و بی سواد ویا آلوده به اعتیاد مواد مخدر میباشند و یا از مهاجرین روستاها به شهرها و یا ساکنین حواشی و فقیر نشین شهر ها و... و با ایجاد وطرح وانگیزش دروغین و تصنعی در پی هویت ویا یافتن هویت گمشد ه شان ونوشتن تاریخ خود می باشند !! غافل ازآنکه هیچگاه تاریخ خود را نشناخته و کوچکترین همتی برای شناختن تاریخ خود که در نهایت به شناخت خود شخص می انجامد نکردند .
که رژیم منحوس ملای به ملت ایران داده ،که چیزی جزنرخ بالای بیکاری، افزایش بی سابقه اعتیاد و پایین آمدن سن متوسط اعتیاد ،..نبوده واز سوی دیگر با بایکوت صدورفرش ایران به بازارهای جهانی که عمده ترین منبع
درآمد مالی خانوارهای آذربایجانی بوده زمینه لازم برای تحریک و فریب مردم ، و داشتن پیشینه و زمینه تاریخی و تاثیرگذاری عوامل مذهب و ادیان دیگر بر سرنوشت آذربایجان ، را با چاشنی عوامل خارجی ( که درپایین بررسی خواهیم کرد) ودرنهایت هدف و خواست قبلی خود رژیم برای بقاو دوام عمر ننگین شان از این سناریو
دنبال می کند ،و عامل دیگر همر اهی حزب توده دریاری رساندن به رژیم ملای در رسیدن به اهداف شوم شان
، بیکباره سناریوی تجزیه و تفرقه انداختن بین مردم ایران با نام هویت گرای ترک!! مطرح گردید .
بدین ترتیب ملت ایران که در تلاش برای نابودی دشمن اصلی خود همانا ملاها می بودند ، توسط نقشه رژِیم ملای و با خیانت کاری حزب توده سعی دارند ناکام بگذارند ، وتمام هزینه های مبارزه با اهریمن خلف تازکیان رابی ثمربگذارند. اختلاف اقوام ساکن ایران با هم دیگر بیشتر خوشحال کننده ملاها ودشمن مردم ایران است تا خوداقوام چرا که هر قدر ملت از هم دیگر دور ومتفرق باشند و از درد هم دیگر غافل و به یاری همدیگر نشتابند و در زمان فریاد یاری خواستن همدیگر بی تفاوت باشند بهترین نتیجه که در این میان عاید کسی میشود !!همانا رژیم می باشد.
درسال قبل (1385) با مقدمه چینی وفرصت خوانی توسط رژیم ناگهان جنجال کاریکاتور !! در روزنامه ایران که اتفاقا سردبیر آذری مسئولیت این روزنامه رژیمی را برعهده دارد پیش کشید ،مردم ایران که منتظر تیر ماه بودند ، تا فرصت مناسب جهت نشان دادن اعتراض خود به رژیمرا نشان بدهند ، منتظر بودند تا بلکه دراین سال بتوانند
نسل ملایان را از ایران برکنند ، ولی جامعه شناسان رژیم نسخه دیگری برای بقاء رژیم برای جامعه تجویز کردند ، اختلاف بین اقوام ساکن ایرانی ، ترفندی بود که نتیجه دلخواه رژیم را داد ، و کارگردان اصلی این ماجرا وخوشخدمتی به رژیم ، جزء همین کهنه کمونیست های حزب توده کسی نبود. اگر به چگونگی جذب هواداران که نادانسته وناآگاهانه فریب امیال و افکار کسانی را خورده اند که بیشتر جهت حفظ منافع رژیم در تلاش هستند تا به حفظ و تامین منافع آذربایجان وملت آذری !! به عمق فاجعه پی خواهیم برد شناسای و جذب افرادی که بیکار ، بیسواد و یا کم سواد ... میباشند ودادن پولهای تحت نام هدیه به این افراد برای
جذب آنها در جلسات هفتگی تجزیه طلبها (که برنامه آنها عبارت از خواندن به اصطلاح خودشان انواع کتاب ها ی ترک و دده قورقود و یا سخنرانی خائنین بازنشسته توده ....) در یکی از محلات حاشیه ای تبریز !!و یا دادن وعده استخدام در ترکیه و یا دادن وعده پذیرش و قبولی در دانشگاههای ترکیه و باکو... از شیوه های جذب هوادارانتجزیه طلبها در این روزها میباشد .جذب هواداران که عمدتا بی کار و بی سواد ویا آلوده به اعتیاد مواد مخدر میباشند و یا از مهاجرین روستاها به شهرها و یا ساکنین حواشی و فقیر نشین شهر ها و... و با ایجاد وطرح وانگیزش دروغین و تصنعی در پی هویت ویا یافتن هویت گمشد ه شان ونوشتن تاریخ خود می باشند !! غافل ازآنکه هیچگاه تاریخ خود را نشناخته و کوچکترین همتی برای شناختن تاریخ خود که در نهایت به شناخت خود شخص می انجامد نکردند .
نگاهی تاریخی به عملکرد حزب توده و دولت ملی !! در غائله آذربایجان:
سالهای جنگ جهانی دوم شور و التهاب خاصی در بین ملت های استعمار زده بخصوص آسیب دیدگان از آفت استعمار انگلیس ،ایجاد کرده بود .
بعد از اشغال ایران توسط متفقین در سال 1320 و آزادی سید جعفر پیشه وری از زندان ، در سال 1323 وی از طرف حزب توده کاندیدای مجلس شورای ملی در دوره چهاردهم شده و بعنوان نماینده مردم تبریز!! راهی مجلس میشود، نمایندگان مجلس شورای ملی آنزمان که بیشتر شان وابسته و نوکر حلقه به گوش انگلیس بودند ، پس از رسیدگی به اعتبار نامه پیشه وری و در حقیقت رعایت اعتدال بین تعداد نمایندگان نوکر انگلیس و شوروی !! در
مجلس، در نهایت با 50 رای مخالف اعتبار نامه وی رد میشود .واین خود بزرگترین واصلی ترین انگیزه وی برای گرفتن انتقام از آن نمایندگان!! ولی در واقع ایران بود و وی سرانجام در اولین کنگره فرقه دمکرات آذربایجان !!به صدر فرقه دمکرات منصوب گردید، و توانست با آن انگیزه بالای انتقام که خود روسها هم در شعله ور کردن آن تلاش کرده بودند!! سرانجام در 21 آذر 1324 غائله آذربایجان را بوجود آورد ، سپس وی از طرف مجلس به اصطلاح ملی آذربایجان !!به نخست وزیری حکومت یک ساله اش
منصوب گردید . !!چگونگی جذب هوادار های حکومت ملی پیشه وری ، عمدتا از دهقانان بی زمین و مقدورین ظلم های خوانین که متاسفانه همه این ظلم ها را از چشم دولت نوپا و جو ان شاه فقید میدیدند بی آنکه تاملی وتفکری در تاریخ و چگونگی مطرح شدن خان ها که همه میراث قاجار ها بوده است ، داشته باشند.بنابر این به تعبیر کمونیست های توده ای ظهور حکومت ملی را چنین توجیه میکرد : توده !! در مرحله حساس گذر
از فئودالی میباشد .
دهقان های بی زمین و بیسواد که به لطف تعالیم اسلام!! و ملا ها !!در جهالت مطلق گام بر می داشتند ، اینک در دام دیگری گرفتار شده بودند وبه سودای دریافت زمین و به امید صاحب زمین کشاورزی شدن !! حکومت ملی را یاری می کردنند و البته افرادی چون محمد علی مصدق ها که خود زمانی سر دسته اوباش و باج گیرهای شهر ها و روستا های آذربایجان بودند ، به محض دیدن موقعیت مناسب که تمام خواست های آنها را برآورده می کرد ، با
حکومت ملی همسو شدند( مانند کمیته ای ها در اوائل انقلاب) و عقل و تفکر مبنی بر عاقبت و انجام کار ، دراین میان راهی نداشت .و البته سرنوشت چنین طرفدارانی بی بنیه دفاعی عقلی ، مانند عاقبت حکومت 350 روزه که بیشتر طول نکشید ، فرجام تلخی داشت عمده ترین ویژگی حکومت ملی در این بود که اکثر طرفداران آنها از دهات و روستا ها بودند و در اغلب شهر های بزرگ مانند تبریز چندان مورد مقبولیت عامه نبود و طرفدار آنچنانی نداشت بطوری که حتی بعد از برپا ی حکومت ملی و دادن ا نواع و اقسام سان و رژه ها و سخنرانی ها ، باز در مردم تبریز کارائی چندانی
نداشت و اکثر فدائیان فرقه از اطراف تبریز بودند، و هرگز نتوانستند بین مردم شهر ها بزرگ از اعتبار مردمی قابل
توجه برخوردار شوند ، و با اولین اخطار ارتش شاهنشاهی مردم تبریز ، میانه و...در قیام خود جوش تمامیافرادی که فدائی و یا بنوعی حامی فرقه بودند و از هر ظلم و جنایتی تحت نام فرقه به مردم ابا ی نکردهبودند ،توسط مردم به قتل رسیدند و اینچنین مردم بیرحمانه با این اشرار و فریب خوردگان تسویه حساب نمودند .
و عاقبت خائن!!!
سید جعفر پیشه وری که برای مبارزه با نمایندگان نوکر انگلیس ، با توجه به بی غل و غش بودن وی (در عین حال که خائن به وطن بود ) در دام حزب توده وگروه معروف 53 نفرنوکر شوروی وبرنامه های ننگین آنها برای تجزیه ایران افتاده وعاقبت پاداشی که خود ارباب (عمو شوروی) به نو کر ان خائن به میهن داد عبرت آموز میباشد ، پس از توافق میان شوروی ونخست وزیر قوام ، به یکباره منافع شوروی دربهره برداری از نفت شمال بر منافع شوروی در هیبت حامی زجردیدگان چربید و چه سان ادوات نظامی شوروی که در تحویل حکومت ملی بود ، در کمتر از 24 ساعت از ایران خارج گردید؟ و حکومت ملی فقط در روی کاغذها ماند ،
وچه سان پیشه وری را با یک تصادف ساختگی کشتند؟
بعد از اشغال ایران توسط متفقین در سال 1320 و آزادی سید جعفر پیشه وری از زندان ، در سال 1323 وی از طرف حزب توده کاندیدای مجلس شورای ملی در دوره چهاردهم شده و بعنوان نماینده مردم تبریز!! راهی مجلس میشود، نمایندگان مجلس شورای ملی آنزمان که بیشتر شان وابسته و نوکر حلقه به گوش انگلیس بودند ، پس از رسیدگی به اعتبار نامه پیشه وری و در حقیقت رعایت اعتدال بین تعداد نمایندگان نوکر انگلیس و شوروی !! در
مجلس، در نهایت با 50 رای مخالف اعتبار نامه وی رد میشود .واین خود بزرگترین واصلی ترین انگیزه وی برای گرفتن انتقام از آن نمایندگان!! ولی در واقع ایران بود و وی سرانجام در اولین کنگره فرقه دمکرات آذربایجان !!به صدر فرقه دمکرات منصوب گردید، و توانست با آن انگیزه بالای انتقام که خود روسها هم در شعله ور کردن آن تلاش کرده بودند!! سرانجام در 21 آذر 1324 غائله آذربایجان را بوجود آورد ، سپس وی از طرف مجلس به اصطلاح ملی آذربایجان !!به نخست وزیری حکومت یک ساله اش
منصوب گردید . !!چگونگی جذب هوادار های حکومت ملی پیشه وری ، عمدتا از دهقانان بی زمین و مقدورین ظلم های خوانین که متاسفانه همه این ظلم ها را از چشم دولت نوپا و جو ان شاه فقید میدیدند بی آنکه تاملی وتفکری در تاریخ و چگونگی مطرح شدن خان ها که همه میراث قاجار ها بوده است ، داشته باشند.بنابر این به تعبیر کمونیست های توده ای ظهور حکومت ملی را چنین توجیه میکرد : توده !! در مرحله حساس گذر
از فئودالی میباشد .
دهقان های بی زمین و بیسواد که به لطف تعالیم اسلام!! و ملا ها !!در جهالت مطلق گام بر می داشتند ، اینک در دام دیگری گرفتار شده بودند وبه سودای دریافت زمین و به امید صاحب زمین کشاورزی شدن !! حکومت ملی را یاری می کردنند و البته افرادی چون محمد علی مصدق ها که خود زمانی سر دسته اوباش و باج گیرهای شهر ها و روستا های آذربایجان بودند ، به محض دیدن موقعیت مناسب که تمام خواست های آنها را برآورده می کرد ، با
حکومت ملی همسو شدند( مانند کمیته ای ها در اوائل انقلاب) و عقل و تفکر مبنی بر عاقبت و انجام کار ، دراین میان راهی نداشت .و البته سرنوشت چنین طرفدارانی بی بنیه دفاعی عقلی ، مانند عاقبت حکومت 350 روزه که بیشتر طول نکشید ، فرجام تلخی داشت عمده ترین ویژگی حکومت ملی در این بود که اکثر طرفداران آنها از دهات و روستا ها بودند و در اغلب شهر های بزرگ مانند تبریز چندان مورد مقبولیت عامه نبود و طرفدار آنچنانی نداشت بطوری که حتی بعد از برپا ی حکومت ملی و دادن ا نواع و اقسام سان و رژه ها و سخنرانی ها ، باز در مردم تبریز کارائی چندانی
نداشت و اکثر فدائیان فرقه از اطراف تبریز بودند، و هرگز نتوانستند بین مردم شهر ها بزرگ از اعتبار مردمی قابل
توجه برخوردار شوند ، و با اولین اخطار ارتش شاهنشاهی مردم تبریز ، میانه و...در قیام خود جوش تمامیافرادی که فدائی و یا بنوعی حامی فرقه بودند و از هر ظلم و جنایتی تحت نام فرقه به مردم ابا ی نکردهبودند ،توسط مردم به قتل رسیدند و اینچنین مردم بیرحمانه با این اشرار و فریب خوردگان تسویه حساب نمودند .
و عاقبت خائن!!!
سید جعفر پیشه وری که برای مبارزه با نمایندگان نوکر انگلیس ، با توجه به بی غل و غش بودن وی (در عین حال که خائن به وطن بود ) در دام حزب توده وگروه معروف 53 نفرنوکر شوروی وبرنامه های ننگین آنها برای تجزیه ایران افتاده وعاقبت پاداشی که خود ارباب (عمو شوروی) به نو کر ان خائن به میهن داد عبرت آموز میباشد ، پس از توافق میان شوروی ونخست وزیر قوام ، به یکباره منافع شوروی دربهره برداری از نفت شمال بر منافع شوروی در هیبت حامی زجردیدگان چربید و چه سان ادوات نظامی شوروی که در تحویل حکومت ملی بود ، در کمتر از 24 ساعت از ایران خارج گردید؟ و حکومت ملی فقط در روی کاغذها ماند ،
وچه سان پیشه وری را با یک تصادف ساختگی کشتند؟
وغلام یحیی ها و محمدعلی مصدق ها چه فرجامی داشتند ؟
بی ریای شاعر را با 27 سال زندان چگونه پاداش دادند؟
نقش تازه حزب توده در خیانت به ایران و ایرانی!!! :
واینک همان حزب همیشه خائن به ایران وایرانی حزب توده !! در لباس و کسوت نوکری ارباب دیگری ودرفکرخیانتی دیگر بر ایران افکار شوم وشیطانی جهت نابودی وتجزیه ایران را مهیا ساخته ،حزبی که درهر خیانتی به ایران وخوش خدمتی به بیگانگان درردیف اول قرار داشت ،حزبی که هیچگاه نتوانسته درایران ودربین مردم جایگاه وپایگاه مردمی و ملی داشته باشد ، چرا که بنا به ماهیت واساسنامه اصلی حزب که در شوروی تدوین شده بود، ماهیت جزء جاسوسی و خیانت به ملت ووطن فروشی ونوکری وبله قربان گویی به ارباب بزرگ
عمو شوروی، هیچ ویژگی خاص دیگری نداشت .حزب توده براساس تلقینی روانی که در مندرجات اساسنامه آنها میباشد کشور رویایی و کشور آرزوها خود را در هیبت وقالب شوروی می بینند ، بنابر این در خیانت به وطن اصلی خود بی هیچ درنگی وتفکری عمل می نمایند .در راستای طرحها وبرنامه های شوروی در کنترل هم پیمانان امریکا ، حکومت شاه فقید میدان تاخت و تازوجولان دادن جاسوسان توده و تلاش آنها در رسوخ به رتبه های عالی ارتش ، دربار، دانشگاهها ، آموزش وپرورش ، کارخانجات ، سندیکا ههای کارگری و... بوده .
حزب توده در همه زمینه جهت تشنج کردن اوضاع و ناکارآمد وبدجلوه دادن چهره نظام شاهنشاهی آنی از تلاش
باز نمی ماند ( در توطئه و اعتصاب کارگر ان ذوب آهن اصفهان ، جاسوسی به نفع شوروی در هنگام احداث راه
آهن برقی تبریز و در نهایت اعتصاب سرتاسری پالایشگاه های نفت و در نهایت سقوط نظام پادشاهی ) .
نقش تازه حزب توده در خیانت به ایران و ایرانی!!! :
واینک همان حزب همیشه خائن به ایران وایرانی حزب توده !! در لباس و کسوت نوکری ارباب دیگری ودرفکرخیانتی دیگر بر ایران افکار شوم وشیطانی جهت نابودی وتجزیه ایران را مهیا ساخته ،حزبی که درهر خیانتی به ایران وخوش خدمتی به بیگانگان درردیف اول قرار داشت ،حزبی که هیچگاه نتوانسته درایران ودربین مردم جایگاه وپایگاه مردمی و ملی داشته باشد ، چرا که بنا به ماهیت واساسنامه اصلی حزب که در شوروی تدوین شده بود، ماهیت جزء جاسوسی و خیانت به ملت ووطن فروشی ونوکری وبله قربان گویی به ارباب بزرگ
عمو شوروی، هیچ ویژگی خاص دیگری نداشت .حزب توده براساس تلقینی روانی که در مندرجات اساسنامه آنها میباشد کشور رویایی و کشور آرزوها خود را در هیبت وقالب شوروی می بینند ، بنابر این در خیانت به وطن اصلی خود بی هیچ درنگی وتفکری عمل می نمایند .در راستای طرحها وبرنامه های شوروی در کنترل هم پیمانان امریکا ، حکومت شاه فقید میدان تاخت و تازوجولان دادن جاسوسان توده و تلاش آنها در رسوخ به رتبه های عالی ارتش ، دربار، دانشگاهها ، آموزش وپرورش ، کارخانجات ، سندیکا ههای کارگری و... بوده .
حزب توده در همه زمینه جهت تشنج کردن اوضاع و ناکارآمد وبدجلوه دادن چهره نظام شاهنشاهی آنی از تلاش
باز نمی ماند ( در توطئه و اعتصاب کارگر ان ذوب آهن اصفهان ، جاسوسی به نفع شوروی در هنگام احداث راه
آهن برقی تبریز و در نهایت اعتصاب سرتاسری پالایشگاه های نفت و در نهایت سقوط نظام پادشاهی ) .
(از جمله اینها خاطرات دوستم ازدانشگاه تبریز در سال 2535( 1355) ،استاد فیزیک !! در سر کلاس راجع به مضرات خیار واینکه خیار فاقد ارزش غذایی می باشد صحبت میکند ،دانشجویان موقع نهار بعد از گرفتن غذا دست برقضا خیار بعنوان دسر هم به دانشجویان سرو شده بود ،ناگهان به خاطر دادن دسر خیار به همراه غذا واینکه خیار فاقد ارزش غذایی است تمام بشقاب ها و ظرفها سرویس غذاها را به طرف کارکنان سرویس غذا پرتاب کرده ویکباره به اعتراض گسترده دانشجویی تبدیل شد).
عامل مذهب و ا دیان :
بعد از کشته شدن رهبر مذهب با بیت ( محمد باب ) در تبریز ، پیروان این مذهب نوپا وبدنبال آن پیروان مذهببهائیت در دشمنی با مردم آذربایجان کمر همت بسته و تحقیر و ترک خواندن مردم آذربایجان سعی و تلاشی کوری بود ، تا بدینوسیله عناد ودشمنی خود را با مردم آذربایجان نشان بدهند.از جمله عوامل تاثیرگذار دیگر قتل و عام ونسل کشی ارامنه در 24 آوریل 1915 در ترکیه و بدنبال آن قتل و عامجسته و گریخته در مناطق وشهرهای مرزی ایر ان از جمله روستاهای اطراف رضائیه ویا جلفا که صرفا بخاطر تصاحب زمین های مرزوعی ومرغوب ارامنه توسط مسلمانان گردید، در این میان مسلمانان با توسل به چاشنی دین بر حق خود اسلام !! تمام مردم ارامنه این مناطق را یا قتل عام کردند و یا باعث شدن اجبارا با ترک زمین ها و
دارائیها یشان و یا مهاجرت اجباری به شهرهای بزرگ و امن از جمله تبریز و یا کوچ به نواحی مرکزی ایرانگر دیدند ، بتدریج ارامنه نیز مردم آذربایجان را به غلط و با اصرار ترک خوانند که هدفی جزء تحقیر و توهین نداشتند،وبدین ترتیب با یکی خواندن آذربایجانی و ترکی را که خود از عوامل موثر وپایه گذار اختلافات بین اقوام ساکن ایران در نهایت گردید .
مردم ا یران هنوز هم به تصور غلط وغیر مصطلح مردم آذربایجان را ترک خطاب میکنند که خود عامل مهم و موثر درنفوذ بیگانگان برمردم و نام آذربایجان شده است ، از عوامل موثر دیگر که آذربایجانی را ترک می خوانند ، همجواری برخی از شهرها ی ترکیه فعلی و ایران قدیم ، که محل های اصلی قتل عام ارامنه بوده ، واز دیر باز فرهنگ ایرانی وآذربایجانی را با خود به ،همراه داشته اند باعث تقویت این تصورغلط واشتباه نیز شده است.
دارائیها یشان و یا مهاجرت اجباری به شهرهای بزرگ و امن از جمله تبریز و یا کوچ به نواحی مرکزی ایرانگر دیدند ، بتدریج ارامنه نیز مردم آذربایجان را به غلط و با اصرار ترک خوانند که هدفی جزء تحقیر و توهین نداشتند،وبدین ترتیب با یکی خواندن آذربایجانی و ترکی را که خود از عوامل موثر وپایه گذار اختلافات بین اقوام ساکن ایران در نهایت گردید .
مردم ا یران هنوز هم به تصور غلط وغیر مصطلح مردم آذربایجان را ترک خطاب میکنند که خود عامل مهم و موثر درنفوذ بیگانگان برمردم و نام آذربایجان شده است ، از عوامل موثر دیگر که آذربایجانی را ترک می خوانند ، همجواری برخی از شهرها ی ترکیه فعلی و ایران قدیم ، که محل های اصلی قتل عام ارامنه بوده ، واز دیر باز فرهنگ ایرانی وآذربایجانی را با خود به ،همراه داشته اند باعث تقویت این تصورغلط واشتباه نیز شده است.
عوامل خارجی تاثیرگذار در قضیه بحران قومیت ها در ایران :
عوامل موثر خارجی وسیاست جهانی :
چرا امریکا واسراییل بجای مبارزه رودررو با رژیم وبجای تضعیف خود رژیم ملایی طرح تضعیف ایران را در برنامههای کاری خود دارند ؟
مطرح کردن مسله قومیت ها وتجزبه طلب ها توسط برخی کشورهای همسایه ایران که منافع خود را از میان جستجو می کنند ، از عوامل مهم و اصلی تاثیرگذار در تحریک احساسات مردم ودر نهایت رسیدن به آماج و اهداف
برخی کشورهای همسایه می باشد ، بنابر این تقویت قضیه تجزیه طلبی یک برنامه بزرگ و حساب شده میباشد .بعد از غائله ( انقلاب ) 1357 ، به تصور غلط اکثر مشاور ان سیاسی آنزمان که منتظر بودند در برابر غول سرخ شوروی ( که همانند گذشتگان خویش پطر کبیر!! هدفی جزء رسیدن و راه یابی به آبهای آزاد جهانی نداشتند !!! ) برای جلوگیری از این زیاده خواهی وتوسعه طلبی شوروی ، آمریکا را بر آن داشت تا به علم کردن مذهب و دین و تحریک اخساسات مردم مبنی بر اینکه شوروی ،در صد ونابودی اسلام و دین شما است و در پشت مرزهای اسلام چنبره زده !! و بخصوص بعداز اشغال افغانستان توسط شوروی ،طراحان سیاست های خارجی و استراتژیک کاخ سفید را بر آن داشت که با تقویت مذهب و دین در مقابل شوروی با کمترین هزینه مالی وانسانی، د ژ مستحکمی
از تعصب خشک دینی بنام اسلام !! در برابر شوروی ساخته و با درگیر کردن روسها در یک جنگ فرسایشی و سایه وار آنها را بکلی زمین گیر کرده و توانست شوروی ها را از افکار بلند پروازانه منصرف کند .بدین ترتیب نهاد اولیه گروههای تروریستی جهادی و مجاهد ین و دست آخر هم گروه وراء تروریست اسلامی
القاعده شکل گرفت .از سوی دیگر افکار مسموم و خطرناک و جنایات اندیش ملایان در خصوص مسله دولت اسرائیل و اقدامات مستقیم تروریستی رژیم ملائی در بین سالهای 1980 تا 1990 علیه منافع آمریکا و اسرائیل در جهان انجام دادند ، دولتین آمریکا و اسرائیل را بر آن داشت تا برای کنترل وبه زیر نظرداشتن رژیم ملائی با ایجاد و احداث پایگاه های نظامی درکشورهای همسایه ایران ( که در این میان بهترین گزینه کشور ترکیه بوده ) به این منظور نایل آیند .
چرا که اولا با حضور آمریکا واسرائیل در این کشور به اصطلاح مسلمان ترکیه از صدور انقلاب اسلامی رژیم یا به عبارت بهتر گرفتار شدن در دام تروریست های مسلمان ملائی جلوگیری کرده و ( همچنین با شناسای و توجه به
استعدادها و همچنین منابع محدود مالی ترکیه چنین احتمالی را می دادند) و ازد ست دادن ترکیه زیان جبران ناپذیری برای جهان و بخصوص آمریکا و اسرائیل می باشد و از سوی دیگر موفقیت رژیم در صدور افکار تروریستی خود به ترکیه برای اروپا یک تهدید بزرگ و جدی می باشد چرا که در صورت موفقیت آرمانهای تروریستی رژیم
ملائی یعنی هم مرز شدن اروپا و در واقع محاصره اروپا توسط مسلمانان ترورست!! می باشد .و از طرفی دیگر در صورت موفقیت ملا ها مرزهای شمال اسرائیل مورد تهدید جدی تروریست ها قرار میگرفت بنابراین با شناخت و بررسی روان شناسانه روحیه مردمی ترکیه به یکباره آمریکا و اسرائیل سرمایه گذاری های نجومی در این کشور انجام دادند ، ( اما بررسی موضوع فوق چه ارتباطی با مسله روز ، داشته بخوبی در ضمن
بیان موضوع مطرح خواهد گردید . )ترکیه بعد از فرو پاشیدن دولت عثمانی وبخصوص بعد از دست دادن مستصرفات عثمانی ها وظهور حکومت نوپای جمهوری ترکیه ، زمینه مناسبی برای پاسخگویی این سوالات وعقده های نسل جوان ترکها و در واقع فراهم نمودن زمینه استقرار پایگاههای دایمی خود را دراین کشورتامین میکرد ،چرا که اولا با حضور مستمر وهمیشگی امریکا وهم پیمانانش درترکیه از صدو انقلاب اسلامی و(تروریستی دولتی) رژیم به ترکیه جلوگیری خواهد نمود، و از طرفی با حمایت های بی دریغ خود از ترکیه در قبال پیوستن به اتحادیه اروپا و یا فراهم نمودن مقدمات پیوستن ترکیه به ناتو و یا حمایت وتشویق شرکت های چند ملیتی برای سرمایه گذاری درترکیه وبهبود تدریجی اقتصاد ترکیه وبخشودگی قسمت اعظم ازبدهیهای خارجی ترکیه ، بتدریج زمینه مساعد برای استقرار پایگاه های نظامی
امریکا در ترکیه فراهم می آمد .
با بهبود وضعیت اقتصادی ترکیه ، و به تبع آن سر برآوردن احزاب نژاد پرست !!! و فوق العاده خطرناک پان ترکها که مورد غضب ملت و دولت ترکیه هم می باشند ، با بیان مسایل هدایت شده هویت گرایی سعی دارند اولا عقده حقارت ناشی از فروپاشی دولت عثمانی را فرو نشانند و نیز به یاد گذشته های رویا وارشان !!! و آرزوهای دست نایافتنی عثمانی ها مبنی بر تسلط بر خطه آذربایجان را با یاری خائنین حزب توده به این راحتی نائل گردند ، همان سرزمین هایی که روزگاری عثمانی ها با جنگهای طولانی و چندین ساله و کشتار مردم آذربایجان نتوانستند باآن سرزمین ها دست یازند ، شاید به لطف و مد د همین حزب توده دو دستی تقدیم بیگانه ها گردد در حالی که خود
دولت ترکیه شدیدا دخالت در امورداخلی کشورهای همسایه را انکارمیکند ، ولی باهدایت پولهای گرم عملا این احزاب پان ترک در مسایل داخلی ایران مداخله کرده و جای پای انکار ناپذیرشان در هر بلوا وآشوب ناشی از مساعد بودن زمینه دیده می شود ، و قصدی جزء اینکه از آب گل آلود ماهی بگیرند ، ندارند .
بتدریج سروکله برخی گروهها و احزاب نژادپرست بخصوص تحقیر مردم ترکیه در جریان جنگ جهانی اول و تحریک حس ناسیونالیستی ترک در پوشش نام هویت طلب ویا آرزوی برقراری مجدد امپراطوری عثمانی در کشورهای به اصطلاح ترک زبان دنیا و ارائه نقشه کشورها و مناطق ترک زبان که یک نقشه کاملا بچه گانه و واهی میباشد ، این احزاب وگروههای نژادپرست را بر آن داشت تا با پشتوانه حمایت امریکا و پولها ی کلان به جای سرمایه گذاری
های زیر بنایی !! در کشور ترکیه، (مانند خمینی ملعون !!! که در اوائل انقلاب ، به صدور انقلاب اش !!! به جهان اصرار داشت و مانند محمد!! پیامبر مسلمین به گو ر با چف نامه گرویدن به اسلام و ایمان آوردن به خودش را
ارسال می کند!!!) این احزاب نیز در جهت صدور هویت تعریف نشده !!! به همسایگان و بخصوص بعد از فروپاشی شوروی به جمهوری های نوپا و تاره استقلال یافته تحت نام کشورهای ترک زبان !!! اقدام کرده اند ، که طعمه های بسیا ر خوبی برای فرو نشان عقده های حقارت این نژاد پرستان وهمچنین باز کردن جای پای مناسب برای
استقرار امریکادر این کشورها را تضمین می کرد .
چرا امریکا واسراییل بجای مبارزه رودررو با رژیم وبجای تضعیف خود رژیم ملایی طرح تضعیف ایران را در برنامههای کاری خود دارند ؟
مطرح کردن مسله قومیت ها وتجزبه طلب ها توسط برخی کشورهای همسایه ایران که منافع خود را از میان جستجو می کنند ، از عوامل مهم و اصلی تاثیرگذار در تحریک احساسات مردم ودر نهایت رسیدن به آماج و اهداف
برخی کشورهای همسایه می باشد ، بنابر این تقویت قضیه تجزیه طلبی یک برنامه بزرگ و حساب شده میباشد .بعد از غائله ( انقلاب ) 1357 ، به تصور غلط اکثر مشاور ان سیاسی آنزمان که منتظر بودند در برابر غول سرخ شوروی ( که همانند گذشتگان خویش پطر کبیر!! هدفی جزء رسیدن و راه یابی به آبهای آزاد جهانی نداشتند !!! ) برای جلوگیری از این زیاده خواهی وتوسعه طلبی شوروی ، آمریکا را بر آن داشت تا به علم کردن مذهب و دین و تحریک اخساسات مردم مبنی بر اینکه شوروی ،در صد ونابودی اسلام و دین شما است و در پشت مرزهای اسلام چنبره زده !! و بخصوص بعداز اشغال افغانستان توسط شوروی ،طراحان سیاست های خارجی و استراتژیک کاخ سفید را بر آن داشت که با تقویت مذهب و دین در مقابل شوروی با کمترین هزینه مالی وانسانی، د ژ مستحکمی
از تعصب خشک دینی بنام اسلام !! در برابر شوروی ساخته و با درگیر کردن روسها در یک جنگ فرسایشی و سایه وار آنها را بکلی زمین گیر کرده و توانست شوروی ها را از افکار بلند پروازانه منصرف کند .بدین ترتیب نهاد اولیه گروههای تروریستی جهادی و مجاهد ین و دست آخر هم گروه وراء تروریست اسلامی
القاعده شکل گرفت .از سوی دیگر افکار مسموم و خطرناک و جنایات اندیش ملایان در خصوص مسله دولت اسرائیل و اقدامات مستقیم تروریستی رژیم ملائی در بین سالهای 1980 تا 1990 علیه منافع آمریکا و اسرائیل در جهان انجام دادند ، دولتین آمریکا و اسرائیل را بر آن داشت تا برای کنترل وبه زیر نظرداشتن رژیم ملائی با ایجاد و احداث پایگاه های نظامی درکشورهای همسایه ایران ( که در این میان بهترین گزینه کشور ترکیه بوده ) به این منظور نایل آیند .
چرا که اولا با حضور آمریکا واسرائیل در این کشور به اصطلاح مسلمان ترکیه از صدور انقلاب اسلامی رژیم یا به عبارت بهتر گرفتار شدن در دام تروریست های مسلمان ملائی جلوگیری کرده و ( همچنین با شناسای و توجه به
استعدادها و همچنین منابع محدود مالی ترکیه چنین احتمالی را می دادند) و ازد ست دادن ترکیه زیان جبران ناپذیری برای جهان و بخصوص آمریکا و اسرائیل می باشد و از سوی دیگر موفقیت رژیم در صدور افکار تروریستی خود به ترکیه برای اروپا یک تهدید بزرگ و جدی می باشد چرا که در صورت موفقیت آرمانهای تروریستی رژیم
ملائی یعنی هم مرز شدن اروپا و در واقع محاصره اروپا توسط مسلمانان ترورست!! می باشد .و از طرفی دیگر در صورت موفقیت ملا ها مرزهای شمال اسرائیل مورد تهدید جدی تروریست ها قرار میگرفت بنابراین با شناخت و بررسی روان شناسانه روحیه مردمی ترکیه به یکباره آمریکا و اسرائیل سرمایه گذاری های نجومی در این کشور انجام دادند ، ( اما بررسی موضوع فوق چه ارتباطی با مسله روز ، داشته بخوبی در ضمن
بیان موضوع مطرح خواهد گردید . )ترکیه بعد از فرو پاشیدن دولت عثمانی وبخصوص بعد از دست دادن مستصرفات عثمانی ها وظهور حکومت نوپای جمهوری ترکیه ، زمینه مناسبی برای پاسخگویی این سوالات وعقده های نسل جوان ترکها و در واقع فراهم نمودن زمینه استقرار پایگاههای دایمی خود را دراین کشورتامین میکرد ،چرا که اولا با حضور مستمر وهمیشگی امریکا وهم پیمانانش درترکیه از صدو انقلاب اسلامی و(تروریستی دولتی) رژیم به ترکیه جلوگیری خواهد نمود، و از طرفی با حمایت های بی دریغ خود از ترکیه در قبال پیوستن به اتحادیه اروپا و یا فراهم نمودن مقدمات پیوستن ترکیه به ناتو و یا حمایت وتشویق شرکت های چند ملیتی برای سرمایه گذاری درترکیه وبهبود تدریجی اقتصاد ترکیه وبخشودگی قسمت اعظم ازبدهیهای خارجی ترکیه ، بتدریج زمینه مساعد برای استقرار پایگاه های نظامی
امریکا در ترکیه فراهم می آمد .
با بهبود وضعیت اقتصادی ترکیه ، و به تبع آن سر برآوردن احزاب نژاد پرست !!! و فوق العاده خطرناک پان ترکها که مورد غضب ملت و دولت ترکیه هم می باشند ، با بیان مسایل هدایت شده هویت گرایی سعی دارند اولا عقده حقارت ناشی از فروپاشی دولت عثمانی را فرو نشانند و نیز به یاد گذشته های رویا وارشان !!! و آرزوهای دست نایافتنی عثمانی ها مبنی بر تسلط بر خطه آذربایجان را با یاری خائنین حزب توده به این راحتی نائل گردند ، همان سرزمین هایی که روزگاری عثمانی ها با جنگهای طولانی و چندین ساله و کشتار مردم آذربایجان نتوانستند باآن سرزمین ها دست یازند ، شاید به لطف و مد د همین حزب توده دو دستی تقدیم بیگانه ها گردد در حالی که خود
دولت ترکیه شدیدا دخالت در امورداخلی کشورهای همسایه را انکارمیکند ، ولی باهدایت پولهای گرم عملا این احزاب پان ترک در مسایل داخلی ایران مداخله کرده و جای پای انکار ناپذیرشان در هر بلوا وآشوب ناشی از مساعد بودن زمینه دیده می شود ، و قصدی جزء اینکه از آب گل آلود ماهی بگیرند ، ندارند .
بتدریج سروکله برخی گروهها و احزاب نژادپرست بخصوص تحقیر مردم ترکیه در جریان جنگ جهانی اول و تحریک حس ناسیونالیستی ترک در پوشش نام هویت طلب ویا آرزوی برقراری مجدد امپراطوری عثمانی در کشورهای به اصطلاح ترک زبان دنیا و ارائه نقشه کشورها و مناطق ترک زبان که یک نقشه کاملا بچه گانه و واهی میباشد ، این احزاب وگروههای نژادپرست را بر آن داشت تا با پشتوانه حمایت امریکا و پولها ی کلان به جای سرمایه گذاری
های زیر بنایی !! در کشور ترکیه، (مانند خمینی ملعون !!! که در اوائل انقلاب ، به صدور انقلاب اش !!! به جهان اصرار داشت و مانند محمد!! پیامبر مسلمین به گو ر با چف نامه گرویدن به اسلام و ایمان آوردن به خودش را
ارسال می کند!!!) این احزاب نیز در جهت صدور هویت تعریف نشده !!! به همسایگان و بخصوص بعد از فروپاشی شوروی به جمهوری های نوپا و تاره استقلال یافته تحت نام کشورهای ترک زبان !!! اقدام کرده اند ، که طعمه های بسیا ر خوبی برای فرو نشان عقده های حقارت این نژاد پرستان وهمچنین باز کردن جای پای مناسب برای
استقرار امریکادر این کشورها را تضمین می کرد .
اسناد تاریخی در رد ادعا های اسکان قومیت ترک ها در ایران :
تاریخ همواره بهترین گواه بوده ،
همانگونه که درسال 1324( به همدستی خائنین حزب توده ) ، میر جعفر با قراف درسخنرانی حزب کنگره کمونیست اتحاد جماهیر شوروی با حرارت و شتابزده از اضافه شدن سویت (جمهوری) دیگری بر اقمار جماهیر شوروی بزودی مژده می دهد ، برنامه هایی برای تحریک احساسات قومی مردم آذربایجان در سالهای (1915تا 1920 ) پر التهاب وهمزمان با ایجاد و یا نامیدن سرزمینی که هم اکنون با نام مجعول جمهوری آذربایجان شناخته میشود ، در برنامه های چندین ساله آینده خود داشتند ، همانگونه که باب هرگونه تشنج واختلاف احتمالی را باز گذاشته اند .
بطوری که براساس مستندات تاریخی و مورخان وجغرافیدانها این دو سرزمین ، آذربایجان ایران و آران را، با سرزمینی که به نام جمهوری آذربایجان شناخته میشود ، فرق کلی واساسی با هم داشتند ونام یکسان هرگز بر
آنها داده نشده است ،
تاریخ همواره بهترین گواه بوده ،
همانگونه که درسال 1324( به همدستی خائنین حزب توده ) ، میر جعفر با قراف درسخنرانی حزب کنگره کمونیست اتحاد جماهیر شوروی با حرارت و شتابزده از اضافه شدن سویت (جمهوری) دیگری بر اقمار جماهیر شوروی بزودی مژده می دهد ، برنامه هایی برای تحریک احساسات قومی مردم آذربایجان در سالهای (1915تا 1920 ) پر التهاب وهمزمان با ایجاد و یا نامیدن سرزمینی که هم اکنون با نام مجعول جمهوری آذربایجان شناخته میشود ، در برنامه های چندین ساله آینده خود داشتند ، همانگونه که باب هرگونه تشنج واختلاف احتمالی را باز گذاشته اند .
بطوری که براساس مستندات تاریخی و مورخان وجغرافیدانها این دو سرزمین ، آذربایجان ایران و آران را، با سرزمینی که به نام جمهوری آذربایجان شناخته میشود ، فرق کلی واساسی با هم داشتند ونام یکسان هرگز بر
آنها داده نشده است ،
در کتاب ایرانشهر که بر مبنای جغرافیای موسی خورنی مورخ ارمنی تالیف پرفسور یوزف مارکوارت آمده است سرزمین ایران به چهار ناحیه بصورت زیر تقسیم میشود :1
- کوست ( ناحیه ) غرب که دارای 19 استان است –
2- کوست نیمروج ( نیمروز) یعنی ناحیه جنوب با 19 استان-
2- کوست نیمروج ( نیمروز) یعنی ناحیه جنوب با 19 استان-
3- کوست خراسان یعنی ناحیه شرق که دارای بیست و شش استان است-
4- کوست کپکوه که در نواحی قفقاز است ودارای سیزدهاستان یا اپاختر ( ماد ) ، شامل آتروپاتکان ، ارمن (هیک ) – اری- گلان – وشنچان – ورجان (ورک ) – رن ( الوانک یاآران )بلسکان ( بلاسکان )- سیسکان – دلمونک – دمباوند – نپرستان – رون (رویان ) اخل ، صفحه 65رن یا آران یا آلوانک یا تازی آن الران وگرجی آن رنی یا آلبانی قبایل آن اوتی ( ویئتی ) اوری و گردمانچیک (گاردمان)کود یاچیک ( ارمنی ) وامیر نشین گرگراچیک ( گرگرچای ) و در دشتهای پرتوه ( عربی بردعه ) در محل رود ترتر می زیستند ، بنابر نام گذاری آلبانی ها ( راننیک ) همان الوانک است که سرزمین رنی نیز نامیده میشود و همان آران ایرانی است .مرزهای آن در جنوب شامل : ارس وکر در مغرب ، آلزن در شمال سلسله کوههای کران ( تران ) که تداومسلسله جبال قفقاز است و در مشرق شامل دریای خزر است . صفحه 221
4- کوست کپکوه که در نواحی قفقاز است ودارای سیزدهاستان یا اپاختر ( ماد ) ، شامل آتروپاتکان ، ارمن (هیک ) – اری- گلان – وشنچان – ورجان (ورک ) – رن ( الوانک یاآران )بلسکان ( بلاسکان )- سیسکان – دلمونک – دمباوند – نپرستان – رون (رویان ) اخل ، صفحه 65رن یا آران یا آلوانک یا تازی آن الران وگرجی آن رنی یا آلبانی قبایل آن اوتی ( ویئتی ) اوری و گردمانچیک (گاردمان)کود یاچیک ( ارمنی ) وامیر نشین گرگراچیک ( گرگرچای ) و در دشتهای پرتوه ( عربی بردعه ) در محل رود ترتر می زیستند ، بنابر نام گذاری آلبانی ها ( راننیک ) همان الوانک است که سرزمین رنی نیز نامیده میشود و همان آران ایرانی است .مرزهای آن در جنوب شامل : ارس وکر در مغرب ، آلزن در شمال سلسله کوههای کران ( تران ) که تداومسلسله جبال قفقاز است و در مشرق شامل دریای خزر است . صفحه 221
*********************************
نام اصلی شهر کوکوک که مربوط به دوران کوروش بزرگ است، کرخه ذی بیث سلوخ ( موسی خورنی )این شهر بعنوان ساخلو ساسانیان در نبرد با رومیان نیز مورد استفاده قرار می گرفت ، ساکنینآن از اکراد مرز دار ایرانی بودند، وظیفه آنها این بود که در هنگام حمله های ناگهانی رومیانبه ایران با آنها درگیر شده تا سپاهیان ایران غافلگیر نشده با آمادگی کامل وارد نبرد بشوند
.***********************
شادروان احمد کسروی (1324-1269)در کتاب شهریاران گمنام در مورد سرزمین آران که با نام مجعول جمهوریآذربایجان شناخته میشود چنین می نویسد:
آران در شمال ایران و در غرب دریاچه خزر نهاده و شهر های بزرگ آنجا باکو ، گنجه ، شماخی و در بند است ازشهر های کهنه اش بردوایا یا بردعه است .رومیان و یونانیان آنجا را Albania (آلبانیا )* ، ارمنیان آغوانک ،تازکیان نام پارسی آن را تغییر داده به آران ---(بر وزن شداد) همه نامها یکی است.
مورخین ارمنی موسی قاغانقایدو اچی و استفانوس اربلیلیان در باره آران در کتاب های خود چنین نوشته اند :
آذربایگان و آران و ارمنستان والی یکی داشتند.حمد الله مستوفی در کتاب اش نزهت القلوب (قرون 7 و 8 ) نیز چنین آورده است.
شگفت است که آران را اکنون "آذربایجان " می خوانند با آنکه آذربایجان یا اذربایگان نام سرزمین دیگری است کهدر پهلوی آران و بزرگتر و شناس تر از آن میباشد و از دیرین زمان که آگاهی در دست هست همواره این دو-------سرزمین از هم جدا بوده و هیچگاه نام آذربایگان بر آران گفته نشده است.ما تاکنون ندانستیم که برادران آرانی ما که حکومت و آزادی بر سرزمین خود برپا کرده ، می خواستند نامی نیز بر آنجا بگذارند و چه سودی را از این کار شگفت خود امید وار بودند؟این خرده گیری نه از آنست که ما برخاسته آذربایگان و تعصب بوم و میهن خود نگاه می داریم ، چه آذربایگان را از ین کار هیچ گونه زیان نیست بلکه از این است که برادران آرانی ما در آغاز زندگانی ملی و آزاد خود پشت پا به تاریخ و گذشته سرزمین شان می زنند این خود زیان بزرگ است و آنگاه تاریخ مانند چنین کار شگفت سراغ ندارند.
شهریاران گمنام "پژوهشی در تاریخ" احمد کسروی
اگر چه با کشته شدن وی به دست سیاهی افکار مسلمانان به جواب سوالات خود نرسید ، ولی درست همزمان با کشته شدن وی همانا اهدافی که از نامگذاری آران به آذربایجان می جستند بخوبی آشکار گردید که این فتنه تا بحال ادامه دارد ، فتنه برای تجزیه و از هم پاشیدن ایران ، فتنه استیلا بیگانه هاو فتنه ملائی بر ایران ، فتنه ثبات و استمرار بخشیدن بر ظالم غاصب بر ایران
** پاورقی**
و به مصداق این شعر :
شنیدم گوسفند را بزرگی
رهانید از دهان و چنگ گرگی
شبانگه کارد بر حلقش بمالید
روان گوسفند از وی بنالید
که از چنگال گرگم در ربودی
ولیکن عاقبت گرگم تو بودی
ترانه های عامیانه همواره بیانگر روحیات مردم
سرزمین و حکایتگر حوادث و تاریخ مستندی می باشد که ازتجاوزات اقوام مختلف به این سرزمین را دارد ، بیان کننده نوع شادی ها و حزن ها ، و در واقع تاریخ ملتی رابسادگی ومانند بی آلایشی خود مردم بیان می کند از جمله اینها نام بردن آران و یا آلبانی به سرزمین های جمهوریآذربایجان فعلی میباشد:
قصه عشق و عاشقی و د لدادگی این دو را بهم دیگر میرساند:
.... آلبانی چارقد بالا زری خانم
او اولدی خلوت بالا زری خانم ......
و یا شرح جنایات و قتل عام وغارت متجاوزین بر این سرزمین ، قتل و غارت تارتار ها ، هون ها یا ژاون ها یاخیون ها و ازبک ها و مغول ها و عثمانی ها که مردم این سرزمین آنی از گزند شان در امان نبود ند و ترانه زیرشرح این ماجرا میباشد:
آپاردی تاتار منی
گول ائیدر ساتار منی ....
و در آخر کلام ....
همان گونه که اشاره شد دولتین آمریکا واسرائیل به جای مقابله رودررو با رژیم ملائی و نابود کردن یکباره منبع تمامی فتنه ها و فساد عالم ، همانا ملاها که چیزی دست یافتنی است ، و بجای تضعیف رژیم به تضعیف ایران کمرهمت بستند وبا صرف هزینه های گزاف باز هم در بیراهه گام برداشته و خود نا خواسته بر عمر رژیم ملائی
چند صباحی می افزایند.مردم ایران با آن تمدن درخشان و بی مثال اش ، این بارشاهد جفا کاری دوستان قدیم به ایران وایرانیان میباشند این بار قوم یهود ( که روزگاری کوروش بزرگ این مرد بی بدیل و بی همتای جهان انسانیت آنها را از قید ظلم و ستم بابلیان رهانیده و دین یهودیت را بنوعی زنده گردانید ، چنین بیرحمانه مورد ستم و جفای فرزندان یهود قرارمیگیرد!! آری بجای نابود کردن رژیم جنایت پیشه و جنایت اندیشه که هیچ پشتوانه و پایگاه مردمی ( بر عکس آنچه که رسانه های خود رژیم مدعی هستند ) نداشته و ندارند ، دیگر بار در توطئه و دام که در نهایت منجر به
تقویت رژیم ملائی می انجامد ، گرفتار شدند .
چرا که این همان موضوع مورد نظر و بازی مورد دلخواه رژیم است که متاسفانه آمریکا و اسرائیل هم در دام آنها
اسیر گشته اند .اختلاف بین اقوام ساکن ایرانی یعنی تضعیف قدرت طغیان یکپارچه مردمی و این یعنی همان خواست رژیم که بر بقا و دوام عمر رژِیم را می افزاید .
پس مسئله به راحتی که برخی ها فکر میکنند نیست نه موضوع هویت خواهی مطرح میباشد و نه میتواند
موضوع قابل مطرح از نظر مستندات تاریخی باشد .پس چرا در جایی مانند آذربایجان که اکثریت مردم آن شیعه میباشند یک باره توطئه هویت طلبی و ارایه اندیشه های نژادپرستانه و توسعه طالبانه پان ترکهای سنی مذهب مطرح میگردد ، خود بحث مفصلی دارد .
چند صباحی می افزایند.مردم ایران با آن تمدن درخشان و بی مثال اش ، این بارشاهد جفا کاری دوستان قدیم به ایران وایرانیان میباشند این بار قوم یهود ( که روزگاری کوروش بزرگ این مرد بی بدیل و بی همتای جهان انسانیت آنها را از قید ظلم و ستم بابلیان رهانیده و دین یهودیت را بنوعی زنده گردانید ، چنین بیرحمانه مورد ستم و جفای فرزندان یهود قرارمیگیرد!! آری بجای نابود کردن رژیم جنایت پیشه و جنایت اندیشه که هیچ پشتوانه و پایگاه مردمی ( بر عکس آنچه که رسانه های خود رژیم مدعی هستند ) نداشته و ندارند ، دیگر بار در توطئه و دام که در نهایت منجر به
تقویت رژیم ملائی می انجامد ، گرفتار شدند .
چرا که این همان موضوع مورد نظر و بازی مورد دلخواه رژیم است که متاسفانه آمریکا و اسرائیل هم در دام آنها
اسیر گشته اند .اختلاف بین اقوام ساکن ایرانی یعنی تضعیف قدرت طغیان یکپارچه مردمی و این یعنی همان خواست رژیم که بر بقا و دوام عمر رژِیم را می افزاید .
پس مسئله به راحتی که برخی ها فکر میکنند نیست نه موضوع هویت خواهی مطرح میباشد و نه میتواند
موضوع قابل مطرح از نظر مستندات تاریخی باشد .پس چرا در جایی مانند آذربایجان که اکثریت مردم آن شیعه میباشند یک باره توطئه هویت طلبی و ارایه اندیشه های نژادپرستانه و توسعه طالبانه پان ترکهای سنی مذهب مطرح میگردد ، خود بحث مفصلی دارد .
اختلاف ریشه ای و حل ناشدنی شیعه ها با سنی ها گره گشای این معما در آینده خواهد بود .
Tuesday, May 15, 2007
تيراندازی افسر يگان مبارزه با بد حجابی بسوی سرنشينان يک خودرو به دليل گوش دادن به موسیقی غیر مجاز
در تاریخ 11 اردیبهشت اول ماه مه ستوان جواد نادری افسر يگان مبارزه با بد حجابی و... در پی درگیری لفظی با دو سرنشین پژو 405 به نامهای آرمین ابراهیم نژاد ۱۹ساله و بهمن عباسزاده۲۰ ساله درخیابان پاستور شهر تبریز به دلیل گوش دادن به موسیقی غیر مجاز اقدام به تیراندازی به طرف آنها نمود که مجروحین حادثه توسط اهالی حاظر در محل به اورژانس منتقل شدند که حال یکی از مجروحین وخیم اعلام شده است.عکسها به ترتيب وقوع حادثه ميباشند.










Saturday, April 21, 2007
جریان محاکمه تیمسار شهید رحیمی توسط ملعون ابراهیم یزدی
وطن پرستی و وفاداری یک سرباز ایرانی به آرمانهای ایران و شاه تیمسار شهید مهدی رحیمی
و خوش خدمتی و محاکمه ایشان توسط جلاد بت کبیر و خائن به ایران و ایرانی دکتر ابراهیم یزدی ملعون تر از بت کبیر!!!!
و خوش خدمتی و محاکمه ایشان توسط جلاد بت کبیر و خائن به ایران و ایرانی دکتر ابراهیم یزدی ملعون تر از بت کبیر!!!!
Tuesday, March 20, 2007
Sunday, January 09, 2005
این هم از اعمال صالحان!که رژِیم هدیه به مردم ایران کرده
فاجعه اجتماعی وحشتناک که رژیم جنایت پیشه ارمغان مردم ایران کرده .رژیم مدعی برپا دارنده اصول دین رستگاری اسلام!!! چنان
روی محمد را سفید کردند که هر چه گفته مو به مو اجرا کرده اند .
https://www.sharemation.com/ariuo/janin1.jpg?uniq=9vuah9
https://www.sharemation.com/ariuo/janin2.jpg?uniq=9vuahd
https://www.sharemation.com/ariuo/janin3.jpg?uniq=9vuahh
https://www.sharemation.com/ariuo/janin4.jpg?uniq=9vuahl
روی محمد را سفید کردند که هر چه گفته مو به مو اجرا کرده اند .
https://www.sharemation.com/ariuo/janin1.jpg?uniq=9vuah9
https://www.sharemation.com/ariuo/janin2.jpg?uniq=9vuahd
https://www.sharemation.com/ariuo/janin3.jpg?uniq=9vuahh
https://www.sharemation.com/ariuo/janin4.jpg?uniq=9vuahl
Saturday, January 01, 2005
Thursday, December 30, 2004
در باره فیلم اسکندر :گجستک
در باره فيلم گجستك(الكساندر)
اوليور استون نويسنده فيلنامه قطار اكپرس نيمه شب كه در آن وضع و اوضاع اجتماعي تركيه را دهه 1970 را به تصوير ميكشد و بتشريح روزگار تركيه در آن سالهاي بي قانون كه در نهايت منجر به كودتا نظاميان شد اشاره كرده وبعلاوه يكسري تهمت و افترا و دروغ هاي اضافي و زايد ويژه هيجان انگيز كردن مضمون داستان فيلم؟!!
ايشان بخاطر تهيه كنندگي و كارگرداني فيلم اسكندر كه در تركيه فيلم برداري مي شود مجبور شد بخاطر دروغ بستن و افترا هاي رنگارنگ به ملت تركيه عذر خواهي كند و چندين هنر پيشه درجه 3 ترك را در اين فيلم پر هزينه بازي داد؟!!!1
وي اعتراف كرد كه وي فيلمنامه را بدون هيچگونه مطالعه و تحقيق فرهنگي و تاريخي و جمعيتي تركيه صرفا بر مبناي اطلاعاتي كه ديگران از تركيه به وي داده بودند نوشته است.و در عين حال دروغ ها و تهمت ها را چنان بزرگ و واقعي جلوه داده لذا مجبور به عذر خواهي شد!!!!
اما اينبار با نوشتن و تهيه كنندگي فيلم اسكندر كبير!!عملا همان روش را در سن سال پيري و بدون هيچ گونه مطالعه حداقل منابع مورخان يوناني كه مغرضانه مطالبي را از اسكندر افسانه وار نوشتند و اعمال وي را همسان خدايان يوناني از برخي اعمال زشت وي نتوانستند پرده پوشي كنند(زماني كه ايرانيان در دوره پادشاهان هخامنشيان مزدا پرست و واحد پرست بودند در اين زمان و حتي در اعصار بعد از ميلاد يونانيان عملا بت مي پرستيدند كه مهم ترين آنها زئوس براي يونانيان و ژوپيتر براي روميان بود).با يستي يادآوري كنم ملتي كه به بربريت متهم شده خداي واحد را مي پرستيدند و در عين حال دزدي وقتل بي گناه وروسپي گري در ايران قديم وجود نداشت در همان حال يونانيان و اجداد اسكندر در معابد بت ها را مي پرستيدند و دختران جوان آنها را هديه زيارت كنندگان به معابد بود و در قبال آنها پولي دريافت مي كردند(معبد دلفي و معبد آكروپوليس و...) و اوليور استون دوباره ملتي را بدون مطالعه فرهنگي و تاريخي و .. ايرانيان را در حال حمله با شتران نشان مي دهد !!در حالي كه اصلا نژاد شتر مربوط مناطق گرمسيري عربستان محدود مي شود و تنها كوروش كبير در حمله به كرازوس (قارون)و يونانيان كه موجب تصرف شهر سارد به وسيله كوروش كبير شد فقط براي رميدن اسب ها كه بوي شتر را نمي توانند تحمل كنند از كشور هاي الحاقي و تحت الحمايه ايران (انيران) استفاده كرد آنهم بطور مقطعي كه هنر و نبوغ كوروش كبير را در جنگ آوري مرساند!!!
اصولا شكست ايرانيان چه بود؟
در روزگاراني كه يونانيان (آتن و اسپارت و مقدونيا و...) در عسرت بودند و نمي توانستند زندگي خود را بگذرانند و بلطبع در چنين محيطي علم و دانش نيز جايگاه و احترمي نداشته دسته دسته دانشمندان و علماي هلا و جوانان و افسران و سربازان يوناني به ايران آمده و در خدمت و زير سايه علم پروري پادشا هان هخامنشيان بودند از جمله آنها ارسطو كه معلم اسكندر نيز بود و بنابه توصيه هاي وي و بر مبناي انديشه هاي همان استاد به ايران و كشور گشائي حمله كرد.
جنگ اول ايرانيان با اسكندر در بهار 334 قبل از ميلاد در كنار ساحل رودخانه گرانيك (گرانيكوس) در باليك اسير تركيه فعليواقع در جنوب درياي مرمره فعلي بود.ارتش داريوش سوم شامل 40 هزارسرباز مي شد كه از اين تعداد 15 هزار نفر مزدور يوناني بودند كه جيره و مواجب از ايران دريافت مي كردند و جناح چپ ارتش ايران را بعهده آنها بود.ولي به محض شروع جنگ همه مزدوران يوناني جناح چپ ارتش ايران را رها كرده و بر عليه ايرانيان شدند و ارتش ايران شكست خورد!!!
و 20 هزار اسير ايراني توسط اسكندر به همراه يك دختر و يك پسر جوان ايراني به شكرانه اين پيروزي قرباني بت معروف يونان(زئوس) شد و اسكندر مي خواست نسل ايراني را براندازد و عاقبت نسل خود انداخته شد!!!
در جنگ دوم در بهار 333 فبل از ميلاد در منطقه ايسوس آدناي فعلي جنوب شرقي تركيه كه در معبر معروف و تنگ كه از هر طرف بوسيله كوهها احاطه شده فضاي مناسب براي سربازان و بخصوص راه اندازي ارابه هاي جنگي كه سلاح مهيبي بود امكان استفاده از اين اسلحه براي ارتش ايران بوجود نيامد و ارتش ايران باز شكست خوردكه اين بار اسكندر از ترس به ايران نيامد ه و به مصر رفته و با تجهيز ارتش بيش از 200 هزار نفري خود كه عمد تا از سربازان شمال افريقا و يونان تشكيل مي شد در تابستان همان سال در مغرب ملتقاي رودخانه زاب و دجله در نزديكي شهر اربيل در جلگه گوگامل(گوگمل) داريوش سوم بدون علت با رها كردن فرماندهي نيرو هاي خود ارتش ايران را بي روحيه شده و متفرق گشتند و قوم متخاصم كه سربازان خود را صرفا براي بدست آوردن غنايم افسانه ايران ترغيب و تشويق كرده بود به محض وارد شدن به شهري غارت و كشتار مردم را شروع مي كردند.و بلكه شهر را بكلي ويران و نابود ميكردند.از وحشت خونخواري اسكندر روساي شهر ها قبل از رسيدن يونانيان آنها تسليم مي شدند تا بلكه از قتل عام مردم شهر جلو گير ي كنند و اجبار در ياد گيري زبان يوناني و نامگذاري فرزندان خود بنام اسكندر .... ولي بودند سرداراني كه تا نفس آخر با يك پادگان كوچك جلوي ارتش 200 هزاري اسكندر را تا سه روز گرفتند و آن آريو برزن (آريا برزين) معروف بود.
از عادت زشت يونانيها رواج هم جنس بازي كه در بين يونانيان سابقه طولاني داشته ودارد كه ايرانيها به اين عادت زشت آلوده نشدند و از طرفي يونانيان مانند مغولان داراي عادت زشت ديكري هم بودند و آن نبش قبر و سوزاندن مردگان و غارت معابد و مقبره ها است كه ضرب المثل پدرتان را در مآرم وپدرتان را مي سوزانم از آن زمان مانده.
قتل عام مردم شهر ها فتح شده و سوزاندن دو نسخه از اوستا در آتشكده چيچست و تخت جمشيد از ديگر اعمال منفور وي است.
و بزرگترين جنايت وي به آتش كشيدن تخت جمشيد(پرسپوليس) كه تالار هنر و فرهنگ بين المللي بود پس از غارت خزانه و اشياي گرانبها ي كاخ پس از يك ضيافت هنگام فرارسيدن شب كاخ را به آتش كشيد و بالاي تپه رحمت فعلي رفته و از سوختن آن كاخ لذت برد!!!كه علماي زرتشتي وي را به سبب اين عمل گجستك(ملعون) ومقطوع نسل خواندند و گفتند كه وي جوان مرگ خواهد شد و بدون دنباله(ابتر).چطور كه پس از مرگ وي جانشينان وي و سرداران يوناني جنگ براي بدست آوردن قدرت شروع شد و هيچ نامي از يونان در اعصار بعد هم نماند و هميشه زير سايه ديگران و بخصوص رم ماند.
ضمنا ارتش يونان به نيروي سوار اعتقاد نداشت و اسب به تعداد زياد در يونان نبود فقط سرداران بزرگ سپاه سوار اسب مي جنگيدند اين هم دليلي ديگر بر اغراق و دروغ پردازي هاي ديگر فيلم و همچنين نه اسكندر و نه هيچ پادشاهي نتوانست بطور كامل هنوستان را فتح كند بلكه قسمتي از آن را حال آنكه اسكندر در يك ريگزار گودرزيا(بلوچستان)نزديك بود خود و تمام سپاه خود را از دست بدهد كه چه رسد به فتح هند كه پيشكش ايشان!!!
www.tabriznews.blogspot.com
www.ariuoz.tk www.ariuoz.blogspot.com
www.ariuoz.persianblog.com
Sunday, December 26, 2004
اعتیاد پشت در های دانشگاه !!!!؟
اعتياد در پشت ديوار دانشگاه!!!
در سال 1357 كل معتادين كشور نسبت به جمعيت 35 ميليون نفرى ايران آنزمان نزيك به 150 هزار نفر بر
طبق آمار وزارت بهداشت 0جايگاه معتاد و مواد مخدر در ايران آنزمان مانند كسي كه كار زشت و ناپسندى انجام داده باشد بود و اصلا در اجتماع ظاهر نمي شد0 و سن متوسط معتاد ها بيش از 45 سال بود و در چند شهر بزرگ و در مناطق بخصوص بودند و ميزان تحصيلات اكثر آنها كمتر از ديپلم و 80% آنها بى سواد بودند0پراكندگي معتادين از نظر خانوادگي و فرهنگي نيز تابع از خانواده هاىكم درآمدبوده كه پدر و مادر بي سواد آنها مشخصه مشترك قريب به اتفاق آنها بودند(85 % از معتادين آنزمان) 0
و اين در حالي است كه بعد از 25 سال كه ايران عزيز تحت سلطه ملا هاى فاسد در آمده و جمعيت ايران به بالاى مرز 60 ميليون رسيده و سن اعتياد به سن غير قابل باور 10 سالگي رسيده و اعتياد ديگر نه به صنف خاص تعلق دارد و نه به منطقه خاص و نه به خانواده خاص00
در ايران صرف نظر از بي كارى اكثر مردم بخصوص جوانان كه زمينه قاچاق و فروش مواد مخدر را در اين قشر فراهم ميكند نبودن اماكن مخصوص براى تفريح جوانان و جايگزين مناسب (در ايران رژيم مشروب خوردن و فروختن مشروب جرم بس بزرك و مجازات سنكين دارد) بچه هاى 10 ساله هم براى كمك به درامد خانواده که كمتر مورد ظنين قرار ميكيرند سر هر كوچه به پخش مواد مخدر ميكنند0
در ورزشگاهها و بخصوص سالن هاى ورزشي خصوصي مواد مخدر تنها با قيمت نازل در دسترس است كه كافي است بخواهي0
آسيب اجتماعي اين معضل چنان مشهود است كه بطور متوسط از هر 1000 خانواده يك نفر معتاد است كه از اين آمار 40%بطور نسبي زنان و بقيه را مردان تشكيل مي دهند0
طبق آمار رسمي بهزيستي رژيم در سال 81 سه ميليون معتاد رسمي وجود داشته كه شامل اساتيد دانشگاه -دكتر-بازارى -ملا -دانشجو -بي كار -نوجوان مدرسه اى - مهندس - قاضي - نماينده مجلس رزيم!!-سپاهي-وهنرمند سينما و تلويزيون - روساى هيت هاى عزادارى حسيني و نوحه خوان هاى مشهور !!-000
رژيم كه بطور تلويحي خود وارد كننده مواد مخدر است تا از پوياى انرژى قشر جوان مردم ايران يك مردم خموده و سست درست كند تا نتوانند فجايع رژيم را در اين 25 سال بدانندو از طرفي بهترين منبع درامد رژيم كه بتواند به اهداف شوم ونامبارك خود نايل شوند از طرفي عوامل ترغيب كننده ديكر مانند جرم سنگين مشروب خوردن كه بطور حتم 6 ماه زندان و شلاق داردو حتي در دفعات بعد حكم اعدام نيز همراه است و از سوى ديكر گران بودن مشروبات و نبودن بهداشت و نظارت بر امنيت مشروبات دست ساز و با توجه به وفور و تنوع و قيمت نازل مواد مخدر ساليانه هزاران جوان ونوجوان را به كام دسيسه مرگ رژيم مي كشاند و معتاد
مي شوند0
در سال هاى اخير جنبش رهايي بخش كه فرياد آزادى ايرا ن را از حلقوم دانشجويان بلند شده رژيم را سخت بر آشفته و در چالشي بزرگي مشغول كرده و براى حل اين مشكل رژيم نيز نسخه شيطاني ديگرى را تجويز نموده و اين بار آلوده كردن محيط دانشگاه با مواد مخدر!!!برنامه به پليدى خود رژيم 0
براى بي انگيزه كردن محيط دانشگاه و فاصله انداختن بين مردم و دانشگاه !!!با ورود مواد مخدر و افراد فروشنده به كانتين ها و تريا ها و فروش آزاد مواد آنهم به قيمت ژتون يك وعده نهار!!! يا تهيه مواد توسط دانشجو براى استاد اش البته كه به قيمت نمره قبولي!!!
اين آمار وحشتناك در دانشگاه آزاد بحدى درد آور و ملموس است كه شايد بتوان گفت 5%دانشجويان دانشگاه آزاد تبريز گرفتار اين بلا شده اند نشان دهنده اوج بحران است0
اغلب اين دانشجويان غير بومي هستند ودر حالیكه در زمان سابق جوان كه تربيت میافته دكتر مهندس و صاحب عناوين و افتخارات و رزشي در سطح جهان مي شد ولي در رژيم ملا ى دكتر فرزندى معتاد به جامعه تحويل مي دهد0
علاج درد ايران چيست؟
چه كسي ميتواند فرياد اين ملت باشد؟
من تنها وسيله كه براى آگاهي مردم و جهانيان و رسوايي اعمال رژيم دارم اين وبلاگ است و شما كه صاحب تريبون و روزنامه و تلويزيون مي باشيد بر شما است كه نداي ايران باشين!!!!
www.ariuoz.tk
www.ariuoz.blogspot.com
www.ariuoz.persianblog.com
www.tabriznews.blogspot.com
در سال 1357 كل معتادين كشور نسبت به جمعيت 35 ميليون نفرى ايران آنزمان نزيك به 150 هزار نفر بر
طبق آمار وزارت بهداشت 0جايگاه معتاد و مواد مخدر در ايران آنزمان مانند كسي كه كار زشت و ناپسندى انجام داده باشد بود و اصلا در اجتماع ظاهر نمي شد0 و سن متوسط معتاد ها بيش از 45 سال بود و در چند شهر بزرگ و در مناطق بخصوص بودند و ميزان تحصيلات اكثر آنها كمتر از ديپلم و 80% آنها بى سواد بودند0پراكندگي معتادين از نظر خانوادگي و فرهنگي نيز تابع از خانواده هاىكم درآمدبوده كه پدر و مادر بي سواد آنها مشخصه مشترك قريب به اتفاق آنها بودند(85 % از معتادين آنزمان) 0
و اين در حالي است كه بعد از 25 سال كه ايران عزيز تحت سلطه ملا هاى فاسد در آمده و جمعيت ايران به بالاى مرز 60 ميليون رسيده و سن اعتياد به سن غير قابل باور 10 سالگي رسيده و اعتياد ديگر نه به صنف خاص تعلق دارد و نه به منطقه خاص و نه به خانواده خاص00
در ايران صرف نظر از بي كارى اكثر مردم بخصوص جوانان كه زمينه قاچاق و فروش مواد مخدر را در اين قشر فراهم ميكند نبودن اماكن مخصوص براى تفريح جوانان و جايگزين مناسب (در ايران رژيم مشروب خوردن و فروختن مشروب جرم بس بزرك و مجازات سنكين دارد) بچه هاى 10 ساله هم براى كمك به درامد خانواده که كمتر مورد ظنين قرار ميكيرند سر هر كوچه به پخش مواد مخدر ميكنند0
در ورزشگاهها و بخصوص سالن هاى ورزشي خصوصي مواد مخدر تنها با قيمت نازل در دسترس است كه كافي است بخواهي0
آسيب اجتماعي اين معضل چنان مشهود است كه بطور متوسط از هر 1000 خانواده يك نفر معتاد است كه از اين آمار 40%بطور نسبي زنان و بقيه را مردان تشكيل مي دهند0
طبق آمار رسمي بهزيستي رژيم در سال 81 سه ميليون معتاد رسمي وجود داشته كه شامل اساتيد دانشگاه -دكتر-بازارى -ملا -دانشجو -بي كار -نوجوان مدرسه اى - مهندس - قاضي - نماينده مجلس رزيم!!-سپاهي-وهنرمند سينما و تلويزيون - روساى هيت هاى عزادارى حسيني و نوحه خوان هاى مشهور !!-000
رژيم كه بطور تلويحي خود وارد كننده مواد مخدر است تا از پوياى انرژى قشر جوان مردم ايران يك مردم خموده و سست درست كند تا نتوانند فجايع رژيم را در اين 25 سال بدانندو از طرفي بهترين منبع درامد رژيم كه بتواند به اهداف شوم ونامبارك خود نايل شوند از طرفي عوامل ترغيب كننده ديكر مانند جرم سنگين مشروب خوردن كه بطور حتم 6 ماه زندان و شلاق داردو حتي در دفعات بعد حكم اعدام نيز همراه است و از سوى ديكر گران بودن مشروبات و نبودن بهداشت و نظارت بر امنيت مشروبات دست ساز و با توجه به وفور و تنوع و قيمت نازل مواد مخدر ساليانه هزاران جوان ونوجوان را به كام دسيسه مرگ رژيم مي كشاند و معتاد
مي شوند0
در سال هاى اخير جنبش رهايي بخش كه فرياد آزادى ايرا ن را از حلقوم دانشجويان بلند شده رژيم را سخت بر آشفته و در چالشي بزرگي مشغول كرده و براى حل اين مشكل رژيم نيز نسخه شيطاني ديگرى را تجويز نموده و اين بار آلوده كردن محيط دانشگاه با مواد مخدر!!!برنامه به پليدى خود رژيم 0
براى بي انگيزه كردن محيط دانشگاه و فاصله انداختن بين مردم و دانشگاه !!!با ورود مواد مخدر و افراد فروشنده به كانتين ها و تريا ها و فروش آزاد مواد آنهم به قيمت ژتون يك وعده نهار!!! يا تهيه مواد توسط دانشجو براى استاد اش البته كه به قيمت نمره قبولي!!!
اين آمار وحشتناك در دانشگاه آزاد بحدى درد آور و ملموس است كه شايد بتوان گفت 5%دانشجويان دانشگاه آزاد تبريز گرفتار اين بلا شده اند نشان دهنده اوج بحران است0
اغلب اين دانشجويان غير بومي هستند ودر حالیكه در زمان سابق جوان كه تربيت میافته دكتر مهندس و صاحب عناوين و افتخارات و رزشي در سطح جهان مي شد ولي در رژيم ملا ى دكتر فرزندى معتاد به جامعه تحويل مي دهد0
علاج درد ايران چيست؟
چه كسي ميتواند فرياد اين ملت باشد؟
من تنها وسيله كه براى آگاهي مردم و جهانيان و رسوايي اعمال رژيم دارم اين وبلاگ است و شما كه صاحب تريبون و روزنامه و تلويزيون مي باشيد بر شما است كه نداي ايران باشين!!!!
www.ariuoz.tk
www.ariuoz.blogspot.com
www.ariuoz.persianblog.com
www.tabriznews.blogspot.com
Saturday, December 25, 2004
بو منیم .بو سنین . بو بم ئین ( 5 دی سالگرد فاجعه دلخراش زلزله بم
سالگرد فاجعه دلخراش زلزله بم 5 دی
5 دی ماه 82 خاطره تلخ که هر ایرانی را از یاد آوری اندوه آن غم بزرگ پدید می آید.حادثه ای که در بیش 30000 هزار هموطن بی گناه از رنجش طبیعت آسیب دیداند و
جان به جان آفرین تسلیم داشتند.
اما بعد از یکسال رژیم که با بوق کرنا مدام تبلیغ از ساخت و ساز و احداث ساختمانهای و مراکز بهداشتی و آموزشی می زد و خبر از اسکان بازماندگان می داد چیزی جز
گزافه گویی و لاف چرانی ملا ها بیش نیست.انبوه کمک های انسان دوستانه داخلی و کاروان های کمک های خارجی که حتی 1/10 آن به دست مردم بم نرسید؟بلکه صرف
کمبود هایبی شمار رژیم دزد پیشه ملایی شد.
انواع پتو ها چادر ها ...خارجی در بازار شهر ها به فروش امی رسد.خونهای هدایی به سازمان انتقال خون رژیم بیشتر صرف مداوای تروریست های فلسطینی شده.
و چه کمک های نوع دوستانه را از کرمان تا نزدیک کرج توسط رژیم بدرقه و به اصطلاح پس دادند که چرا پارچه نوشته دانشجویان جهت کمک به مردم بم داشتند ؟
و به مناسبت این روز حزن انگیز و پرده افکنی از دله دزدی آشکار رژیم بنده طرح کاریکاتور که مضمون نوشته تیتیر را داشت به هنرمندان ارائه دادم ولی چه کنم که در
ایران غصب شده توسط رژیم زندگی بایستی برای بعضی ها !!با احتیاط و ترس آور باشد.
بو بنیم بو سنین و بو بم ین
یعنی شما دو ملا که نماینگر رژیم است با اون چاقی و هیزی را در نظر بگیرید که با حالت حق به جانب و شنگول کاروان های کمک انسان دوستانه را بین خود ( دو ملا)
بطور دوستانه تقسیم می کنند و نماینگر مردم نحیف و مغموم بم که با حالت بهت نظاره گر این دله دزدی است کمی از آن را صاحب می شود.
بو بنیم (این مال من )
بو سنین (این مال تو )
بو بم ئین (این هم در آخر اگه موند مال مردم بم )
www.ariuoz.blogspot.com
www.ariuoz.tk
www.ariuoz.persianblog.com
www.tabriznews.blogspot.com
Tuesday, December 21, 2004
عبرت گرفتن از تاریخ بعد از 25 سال غلبه رژیم جنایت پیشه ملایی
روزگاری که مغولان به ا یران حمله کردند خوارزمشا هیا ن ا شتبا ه ترین تصمیم که می توان از شخص کم تجربه ا نتظا ر دا شت به ا جرا گذا شتند.نیرو های رزمی ایران علاوه بر ا ینکه در سرزمین خود می جنگید ند دارا ی چند ین مزیت وا متیا ز دیگر نیز بود ند
ا ز جمله آ شنا ئی با کلیه نقا ط ومنطقه جنگ و ا ز ا ین لحا ظ می توا نستند بهترین مو قعیت منطقه را بر ا ی سر کوبی قو م بر بر ا نتخاب نما یند .ا ز سو ی د یگر ا یرا نیا ن به علت دفاع ا ز سر زمین و وطن خو د نیر و و تو ا ن مضا عف جهت سر کو بی متجا وز داشتند
ولی مد یریت بکار بردن این نیرو ها و تصمیم گیری در مراخل بحرانی و حساس و بر رسی امکانات و استعداد های رزمی مردان بزرگ را می طلبد که خوارزم شاهیان از چنین استعداد بزرگی بی بهره بودند .بجای تمرکز نیرو های خود در جبهه واحد علیه مغولان که با یک
ارتش حرفه ای و منظم تا آنروز جنگ نکرده بودند و بنابر این اگر یک مغول بدون اسب (اسب های مغول مانند خودشان کوتاه و بیشتر برای استفاده در مناطق سردسیر بود و توانای تاخت با سرعت را ندارند)در نظر بگیریم یعنی فاقد هر گونه ارزش و کارایی و ارزش جنگی
می شود.و ارتش ایران بجای معبری برای در هم شکستن قوم مهاجم مغول با تقسیم نیرو های خود به دهات و روستا ها (مردم خراسان امروزه هم روستا ها را قلعه می گویند)کارائی ارتش ایران را به صفر رساند.و مغولان با محاصره تک تک قلعه ها و روستا ها
و با در هم کو بیدن و فتح آنها و دست آخر غلبه بر کل ایران بدون هیچ گونه مقاومت جدی به مقصود و مرام خود رسیدند و نتنها بر ایران و ثروت های ایران دست یازیدن بلکه این بار سبب ساز اسارت ملت ایران در زیر یوغ مغولان گردیده.
دوستان عزیز تاریخ آیئنه عبرت است برای درس گرفتن از گذشته ها که چه سان اندیشیدند و چه سان شدند و اگر ظفری داشتند رمز پیروزی آنها چه بوده است؟
باری بعد از 25 سال از هجوم جانیان به کشورمان و با وجود 85% مخالف بالقوه رژیم و از همه مهمتر و جود اپوزسیون قوی که روز و شب را برای رژیم حرام کردند ولی چرا به نتیجه نهائی نرسیدیم؟
چرا ملت به سیاسیون اعتماد کمتری دارد؟
آیا وقت آن نرسیده به هدف مشترک ملت که همانا نابودی رژیم جنایت پیشه ملائی است فکر وعمل مان را توام کنیم؟
بایستی تمام سعی و تلاشمان را جهت رسیدن به آن اهداف عالیه انسانی معطوف کنیم.و برای ایران و ایرانی از آرمانهای شخصی خود بگذریم چنانچه اگر مبنا خدمت به ایران و ایرانی است بایستی به ملت اطمینان و اعتماد بدهیم که شایستگی فراخوانی اش را
به مبارزه همه جانبه برای نابودی رژیم را داریم و آن موقع است که ملت ندائی مثبت خواهد داد چرا که به باور ملت جنگ با رژیم که بایستی ورجاوند و مقدس باشد به جنگ گروها و احزاب و جمعیت ها و ....برای کسب قدرت و دستیابی به ثروت ایران است
نه خذف شیطان و جانیان و شیادان .... پس چنین امری مقدسی تا چه اندازه نزول کرده پس بر شما و من واجب است صرف نظر از آرا ئ و عقاید شخصی وتشتت آرائ به هدف مشترک و مقدسی که همه روی آن اتفاق دارند از من و حزب من وسازمان من و....
بگذریم و صحبت از برتریت ملت ایران و خدمت به ایران را نه در شعار بلکه در عمل را امتخان کنیم مطمئن به نتیجه نهایی خواهیم رسید .
پس برای ایران و ایرانی تلاشهایمان را هدفدار و بیش از بیش مقدس نمایم.
www.ariuoz.tk
www.ariuoz.persianblog.com
www.ariuoz.blogspot.com
www.tabriznews.blogspot.com
ا ز جمله آ شنا ئی با کلیه نقا ط ومنطقه جنگ و ا ز ا ین لحا ظ می توا نستند بهترین مو قعیت منطقه را بر ا ی سر کوبی قو م بر بر ا نتخاب نما یند .ا ز سو ی د یگر ا یرا نیا ن به علت دفاع ا ز سر زمین و وطن خو د نیر و و تو ا ن مضا عف جهت سر کو بی متجا وز داشتند
ولی مد یریت بکار بردن این نیرو ها و تصمیم گیری در مراخل بحرانی و حساس و بر رسی امکانات و استعداد های رزمی مردان بزرگ را می طلبد که خوارزم شاهیان از چنین استعداد بزرگی بی بهره بودند .بجای تمرکز نیرو های خود در جبهه واحد علیه مغولان که با یک
ارتش حرفه ای و منظم تا آنروز جنگ نکرده بودند و بنابر این اگر یک مغول بدون اسب (اسب های مغول مانند خودشان کوتاه و بیشتر برای استفاده در مناطق سردسیر بود و توانای تاخت با سرعت را ندارند)در نظر بگیریم یعنی فاقد هر گونه ارزش و کارایی و ارزش جنگی
می شود.و ارتش ایران بجای معبری برای در هم شکستن قوم مهاجم مغول با تقسیم نیرو های خود به دهات و روستا ها (مردم خراسان امروزه هم روستا ها را قلعه می گویند)کارائی ارتش ایران را به صفر رساند.و مغولان با محاصره تک تک قلعه ها و روستا ها
و با در هم کو بیدن و فتح آنها و دست آخر غلبه بر کل ایران بدون هیچ گونه مقاومت جدی به مقصود و مرام خود رسیدند و نتنها بر ایران و ثروت های ایران دست یازیدن بلکه این بار سبب ساز اسارت ملت ایران در زیر یوغ مغولان گردیده.
دوستان عزیز تاریخ آیئنه عبرت است برای درس گرفتن از گذشته ها که چه سان اندیشیدند و چه سان شدند و اگر ظفری داشتند رمز پیروزی آنها چه بوده است؟
باری بعد از 25 سال از هجوم جانیان به کشورمان و با وجود 85% مخالف بالقوه رژیم و از همه مهمتر و جود اپوزسیون قوی که روز و شب را برای رژیم حرام کردند ولی چرا به نتیجه نهائی نرسیدیم؟
چرا ملت به سیاسیون اعتماد کمتری دارد؟
آیا وقت آن نرسیده به هدف مشترک ملت که همانا نابودی رژیم جنایت پیشه ملائی است فکر وعمل مان را توام کنیم؟
بایستی تمام سعی و تلاشمان را جهت رسیدن به آن اهداف عالیه انسانی معطوف کنیم.و برای ایران و ایرانی از آرمانهای شخصی خود بگذریم چنانچه اگر مبنا خدمت به ایران و ایرانی است بایستی به ملت اطمینان و اعتماد بدهیم که شایستگی فراخوانی اش را
به مبارزه همه جانبه برای نابودی رژیم را داریم و آن موقع است که ملت ندائی مثبت خواهد داد چرا که به باور ملت جنگ با رژیم که بایستی ورجاوند و مقدس باشد به جنگ گروها و احزاب و جمعیت ها و ....برای کسب قدرت و دستیابی به ثروت ایران است
نه خذف شیطان و جانیان و شیادان .... پس چنین امری مقدسی تا چه اندازه نزول کرده پس بر شما و من واجب است صرف نظر از آرا ئ و عقاید شخصی وتشتت آرائ به هدف مشترک و مقدسی که همه روی آن اتفاق دارند از من و حزب من وسازمان من و....
بگذریم و صحبت از برتریت ملت ایران و خدمت به ایران را نه در شعار بلکه در عمل را امتخان کنیم مطمئن به نتیجه نهایی خواهیم رسید .
پس برای ایران و ایرانی تلاشهایمان را هدفدار و بیش از بیش مقدس نمایم.
www.ariuoz.tk
www.ariuoz.persianblog.com
www.ariuoz.blogspot.com
www.tabriznews.blogspot.com
Saturday, December 18, 2004
سرنوشت فجیع و عبرت انگیز انصار شیطان تبریز
سرنوشت فجیع و عبرت انگیز انصار شیطان تبریز
انصار شيطان به طرز فجيعی کشته شد!!!
ضرب المثل معروفی است قصاص در قیامت و مکافات عمل در این دنیا!!بلاخره بعد از یک عمر
جنایت علیه مردم ایران مرگ به سراغ این انصار شیطان نیز آمد مرگی که بایستی عبرت برای
دیگران باشد مرگی به فضاخت و رسوائی جانیان عالم.آری عزیزتاریخی آذر شخصی که ریس
دانشگاه تبریز را در 20 تیر سال 78 با تهاجم به دفتراش وی را مضروب کرد وبه این هم بسنده
نکرددختر دانشجوی اهل کرج را از بالکن به پایین پرت کرد و اينک اين دختر بيچاره بعد ازپنج
سال هنوز در راه رفتن دچار مشکل است شخصی که در داخل محوطه و خیابانهای دانشگاه با
چیدن اراذل بسیجی در دو طرف تونل مرگ بوجود آورده بود و شخصی که داخل تونل می
رفت چنان کتک می خورد وقتی به نفر آخر می رسيد که دیگر نای راه رفتن نداشت(تجربه
خودم)این فرد به عزیز شلمچه معروف بود از سران انصار نه تنها در تبریز بلکه در ایران بود
ودر ماموريت هايش به ويژه تهران جهت سرکوبی فرياد مردم و دانشجويان در صف اول
بود. .وی کارگاه نجاری در تپلی باغ تبریز داشت و دو پسر وی زیر ذست وی کارمی کردند.هفته
قبل پسران وی قبل از پدرشان وارد کارگاه می شوند و عزیز شلمچه با آن قیافه خشن و بد
دهن پسران خود را به باد فحش و ناسزا می گیرد در همین لحظه پسر کوچک اره برقی را
روشن کرده وبا همدستی برادر بزرگ خود عزیز را به درک واصل می کنند و خود را به پلیس
معرفی میکنند.
وجالب آنکه پسران علت کشتن پدر را نداشتن موقعیت اجتماعی بخاطر اعمال پدر و زیر فشار
قرار بودن توسط پدر را و اينکه روی هر مسله کوچک ایراد می گرفت عنوان کردندبطوری که
منع با اکثر دوستان چرا که آنها به نوار وموسیقی گوش می دهند از اين نمونه ها می باشد.
ضمنا از وی(عزیز)چندین پرونده باز از جنایت های سال 78 دانشگاه در دادسرا مفتوخ می
باشد.و اين بود سرنوشت محتوم اين انصار شيطان باشد که درس عبرتی برای کسانی که
چنين راهی را ميروند!!!!!!
www.ariuoz.tk
www.ariuoz.persianblog.com
انصار شيطان به طرز فجيعی کشته شد!!!
ضرب المثل معروفی است قصاص در قیامت و مکافات عمل در این دنیا!!بلاخره بعد از یک عمر
جنایت علیه مردم ایران مرگ به سراغ این انصار شیطان نیز آمد مرگی که بایستی عبرت برای
دیگران باشد مرگی به فضاخت و رسوائی جانیان عالم.آری عزیزتاریخی آذر شخصی که ریس
دانشگاه تبریز را در 20 تیر سال 78 با تهاجم به دفتراش وی را مضروب کرد وبه این هم بسنده
نکرددختر دانشجوی اهل کرج را از بالکن به پایین پرت کرد و اينک اين دختر بيچاره بعد ازپنج
سال هنوز در راه رفتن دچار مشکل است شخصی که در داخل محوطه و خیابانهای دانشگاه با
چیدن اراذل بسیجی در دو طرف تونل مرگ بوجود آورده بود و شخصی که داخل تونل می
رفت چنان کتک می خورد وقتی به نفر آخر می رسيد که دیگر نای راه رفتن نداشت(تجربه
خودم)این فرد به عزیز شلمچه معروف بود از سران انصار نه تنها در تبریز بلکه در ایران بود
ودر ماموريت هايش به ويژه تهران جهت سرکوبی فرياد مردم و دانشجويان در صف اول
بود. .وی کارگاه نجاری در تپلی باغ تبریز داشت و دو پسر وی زیر ذست وی کارمی کردند.هفته
قبل پسران وی قبل از پدرشان وارد کارگاه می شوند و عزیز شلمچه با آن قیافه خشن و بد
دهن پسران خود را به باد فحش و ناسزا می گیرد در همین لحظه پسر کوچک اره برقی را
روشن کرده وبا همدستی برادر بزرگ خود عزیز را به درک واصل می کنند و خود را به پلیس
معرفی میکنند.
وجالب آنکه پسران علت کشتن پدر را نداشتن موقعیت اجتماعی بخاطر اعمال پدر و زیر فشار
قرار بودن توسط پدر را و اينکه روی هر مسله کوچک ایراد می گرفت عنوان کردندبطوری که
منع با اکثر دوستان چرا که آنها به نوار وموسیقی گوش می دهند از اين نمونه ها می باشد.
ضمنا از وی(عزیز)چندین پرونده باز از جنایت های سال 78 دانشگاه در دادسرا مفتوخ می
باشد.و اين بود سرنوشت محتوم اين انصار شيطان باشد که درس عبرتی برای کسانی که
چنين راهی را ميروند!!!!!!
www.ariuoz.tk
www.ariuoz.persianblog.com
Subscribe to:
Posts (Atom)